بسم الله الرحمن الرحیم

نماز های فوت شده وقضای آن

تـتـبـع ، نـگارش و نوشته از:
الحـاج امیـن الـدیـن  « سعـیـدی  سعید افغانی »
وداکتر صلاح الدین « سعید ی  سعـید افغانـی »

 

برای دریافت نسخه pdf  کتاب اینجا کلیک کنید.

خواننده محترم !
قبل از همه باید گفت که نماز یکی از زیبا تـرین ، مقبولتـرین  عبادتی است که نباید از یک شخص مسلمان  درهیچ وقت ودر هیچ لحاظه فوت گردد ، ویا هم در فکر فوت شدن آن باشد، نماز  از حقوق پروردگار بر انسان  مسلمان میباشد که انجام درست وبه موقع آن ، بر یک مومن مسلمان که به سن بلوغ وتکلیف رسیده باشد فرض است . 
نماز  زمانی آسان وزیباتر میشود که با شرایط وباریکی های آن با خشوع  وخضوع مانند جزء زندگی وسیستم روزمره انسان مسلمان مبدل گشته وادا ء گردد.

 

 

ولی در حالت فراموشی ، مستی ، بی هوشی  ، میتوان این نماز فوت شده ، بطوری قضای  باید بجا ء گردد ، بنآ احکام نماز  قضا ی همانند اصل نماز در زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم  تشریع شده است و یکی از دلایل وجوب آن، آیه«أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِى»،است که بیشتر مفسران گفته‌اند: «این آیه دلالت دارد بر این که هر گاه به یادت آمد که نمازی بر عهده داری آن‌را به‌جا بیاور چه در وقتش باشد ویا خارج از وقتش اگر در وقتش بود ادای آن‌را به جا بیاور ،  و اگر در خارج از وقتش باشد قضایش را بجا بیاور.

بنآ مسلمان در صورتیکه  وقت نماز از نزدش  فوت گردید ،باید در خواندن آن کوتاهی نکند، ولی واجب هم نیست که به صورت فوری اقدام به اجرای آن نماید .
نماز قضا را می توان بطورمنفرد ویا هم بطورجماعت خواند. و لازم نیست نماز هر دو یکی باشد. مثلا می توان قضای نماز صبح را،در جماعت نماز مغرب و عشاءخواند،یا برعکس
.
نمازی که از انسان فوت شده،از نظر تعداد رکعات،به همان صورت باید قضا ی ادا گردد .مثلا انسان می تواند در مسافرت،قضای نماز چهار رکعتی رابه صورت تمام بخواند. و اگر مثلا در مسافرت،نماز ظهر از انسان قضاشده،درحالت مقیم به صورت دو رکعتی قضا کند
.
نماز چه وقت قضاء میشود :
نماز وقتی قضاء میشود که یک شخص فراموش کند، و یا در خواب باشد، و یا معذور باشد، و سپس نماز از وقـتـش بگذرد، که در اینصورت بمحض اینکه این عذار (فراموشی و خواب و غیره) برطرف شد باید نمازخویش را بخواند، ودلیل این حکم در حدیثی پیامبر صلی الله علیه وسلم با دقت ووضاحت چنین  فورمولبندی گردیده است :
« من نسی صلاة فلیصلها إذا ذکرها لا کفارة لها إلا ذلک» (بخاری ( 572 ) ومسلم

( 684 )، یعنی: ( اگر کسی نمازی را فراموش کرد پس هر وقتی که بیادش آمد باید  آنرا ادا کند، هیچ کفاره ای بجز آن ندارد) و در صحیح مسلم آمده است: « أو نام عنها»  یعنی: ( یا اگر خوابش برد).

ولی اگر کسی عمدآ و یا از روی کسالت نماز را نخواند تا از وقـتـش بیرون رود، در اینصورت دیگر آن نماز قضاء ندارد  زیرا از وقـتـش گذشته است، یعنی همانطوریکه  قبل از وقت نماز قابل قبول نیست، بعد از وقـتـش نیز اگر عمداً ترک شود قابل قبول نمی باشد ،مگر اینکه عذری درمیان باشد. همانطور یکه عذر غرض  بجاء آوردن نماز قضای در حدیثی پیامبر صلی الله علیه وسلم بوضاحت بیان شد .

اگر کسی چند نماز قضا داشته باشد مثلا صبح ومغـرب یا نمازی که دیروز قضا شده بانمازی که امروز قضا شده کدام را باید اول  بخواند آیا میتواند اول نماز امروز را قضا کند بعد دیروز یا اول مغرب را وبعد صبحقضای نماز برای کسی که از او فوت شده باشد حالات مختلفی دارد:

1- در حالت که انسان در خواب باشد و یا فراموش کند که وقت نماز است تا اینکه وقت نمازش فوت شود، در اینصورت گناهی بر گردن او نیست ولی بمحض اینکه بیدار شود و یا بیادش آید بایست قضاء نماز را بجای آورد چه بعد از نماز فرضیه بعدی باشد و یا چه قبل از آن، و چه اوقات نهی  باشد (مانند قبل از طلوع و غروب افتاب) و یا نباشد.

(هر کس نمازی را فراموش کند یا به خواب برود و نمازش را نخواند، کفاره آن این است که هرگاه به یادش آمد آن را بخواند). (صحیح مسلم : 684- 315/477/1)

2- حالت دیگر اینست که نمازش را چه بصورت عمد و چه از روی کسالت ترک کند، تا اینکه وقتش بگذرد، این عمل خودش  از گناهان کبیره بشمار میرود و حتی برخی علماء  چنین شخصی را کافر میدانند و اظهار داشته اند که کسی حتی اگر یک نماز را عمدی یا از روی کسالت یا به هر دلیلی (به جز فراموشی یا خواب) ترک کند کافر  گشته است. زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:  «  إن بین الرجل وبین الشرک والکفر ترک الصلاة » (روایت مسلم)، یعنی: ( بدرستیکه بین یک شخص و شرک و کفر، ترک کردن نماز هست.

اما در مورد قضای نمازی که فوت شده است؛ چون نماز وقت مشخصی دارد بر خلاف سایر عبادات قضا ندارد و مادامیکه شخص (عمدا یا از روی کسالت یا بهانه ای دیگر بجز فراموشی یا خواب) نمازش را نخواند، لازم نیست نمازش را قضا کند زیرا هیچ سودی  برایش ندارد.

نماز خواندن سر وقت فرض هست و نباید به هیچ وجه آنرا از سر وقتش گذراند زیرا از گناهان کبیره هست، حتی اگر کسی مریض باشد و نتواند حرکت کند باید تا آنجاییکه میتواند حرکات نماز را انجام دهد حتی اگر با حرکات پلکان چشمش باشد، خداوند متعال میفرماید:« إنَّ الصلاة کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتا» (النساء : 103)، یعنی: "همانا که نماز برای أهل إیمان حکمی واجب و لازم است". 

البته برخی علماء  می گویند بعد از توبه می تواند نمازهایش را قضا نماید.(و اگر کسی می خواهد جانب احتیاط را پیش گیرد ما به وی توصیه می کنیم نمازش را قضا کند مگر اینکه مدت زمان زیادی نماز نخوانده باشد و قضای آنها بسیار سخت و ناممکن باشد مانند قضای یک یا چند سال در عوض در این حالت باید نمازهای سنت زیادی بخواند) 

بنابراین شما باید توبه صادقانه کنید، و نمازها را سر وقت بخوانید، و سعی کنید نمازهای سنت را ترک نکنید و یا نمازهای سنت بیشتری بخوانید.

خوانندۂ محترم!
 ابن حزم رحمه الله مفکر وفقیه جلیل القدر جهان اسلام در«المحلی» (235/2) مینویسد :

همانا خداوند متعال برای هر نماز فرضی وقت معینی را قرار داده که آغاز و پایانش مشخص است، بطوریکه در زمان مشخصی وقت آن فرا میـ‌رسد، و نیز در وقت معینی وقت  آن به پایان می‌رسد، بنابراین کسی که نمازش را بعد از خارج شدن وقتش می‌خواند، مثل کسی که نماز را قبل از دخول وقتش خوانده باشد، چون هر دوی آنها در غیر وقت خودشان نماز خوانده‌اند.همچنین حکم کردن به قضای نماز باید از جانب خدا بیان شده باشد، زیرا حکم کردن به چیزی یک نوع قانونگذاری به حساب می‌آید، و این کار مختص الله تعالی  است که آن را توسط پیامبرش ابلاغ کرده است و اگر بر کسی که نماز را عمداً تا خروج وقت آن ترک کند قضایی واجب می‌بود، خداوند متعال و رسول او صلی الله علیه وسلم ازذکر آن غفلت نمی‌کردند و آن را هم فراموش نکرده‌اند وبا ترک بیان آن عمداً ما را در سختی قرار نمی‌دادند :«  وَمَاْ کَاْنَ رَبُّکَ نَسِیّاً »   (مریم : 64)  «و پروردگار تو فراموشکار نبوده است».
و اما جمع نمودن بین دو نماز زمانی جایز است که مثلا فرد را در وقت نماز ظهر به اتاق عملیات می برند  و او احتمال می دهد که به وقت نماز عصر بیرون نیاید، در اینصورت می تواند نماز عصر خود را با ظهر جمع کند .

یا آنکه فرد در مسافرت باشد و وقت نماز برایش تنگ شود، یا عذری داشته باشد و ناچار شود که بدلیل سفر نمازش را جمع کند.

واجب بودن نماز در وقتش:
طوریکه در فوق متذکر شدیم خواندن نمازمطابق حکم پروردگار بر هر مسلمانی  در وقتش واجب است.
 طوریکه میفرماید :« إنَّ الصَّلاَةَ کَانَت عَلَی المُؤمِنِینَ کِتَاباً مَوْقُوتاً » (نساء : 103)«بیگمان نماز بر مؤمنان فــرض و دارای اوقات معلوم و معین است».

علامه عبدالرحمن سعدی مفسر شهیر جهان اسلام در تفسیر این آیه می نویسد: « پس این مبین فرضیت نماز است و اینکه نماز دارای وقتی است که به جز در آن وقت صحیح نیست خوانده شود، و وقت نماز اوقاتی است که نزد مسلمین ثابت و مقرر است، و کوچک و بزرگ ، و عالم و جاهل آن را می دانند، و آنها این اوقات را از پیامبرشان  صلی الله علیه وسلمفرا گرفته اند که فرمود:« صَلُّوا کَمَا رَأیتُمُونِی أُصَلِّی » « همانگونه نماز بخوانید که مرا دیده اید نماز می خوانم.» و « عَلَی الْمُؤْمِنِینَ» بر این دلالت می نماید که نماز معیار و میزان ایمان است و برحسب ایمان بنده نماز وی کامل انجام می شود، و این دلالت می نماید که کافران گرچه به مانند اهل ذمه باید به احکام مسلمین ملتزم باشند، اما آنها به انجام فروع دین مانند نماز امر نمی شوند، و چنانچه آن را انجام دهند مادامی که کافر هستند نمازشان صحیح نیست. هرچند که در آخرت به خاطر برپا نداشتن نماز و سایر احکام مجازات شده و سزا می بینند.»

و برخی از علماء  با استناد به احادیث صحیح فرموده اند که هرکس حتی یک نماز خود را عمدا ترک کند یا در سر وقت خود نخواند و آنرا عمدا به تاخییر بیاندازد، او کافر می شود و اگر توبه نکند و شروع به نماز خواندن ننماید، حاکم اسلامی او را خواهد کشت.

در حدیثی از حضرت جابر رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «إن بین الرجل و بین الشرک و الکفر ترک الصلاة» «حد فاصل میان انسان و شرک و کفر ترک نماز است». این لفظ مسلم است.

از بریده روایت است از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌فرمود : « العهد الذی بیننا و بینهم الصلاة فمن ترکها فقد کفر»«مشخصه‌ی بین ما و آنها (کفار و مشرکین) نماز است، هر کس آنرا ترک کند کافر می‌شود». نسایی (231)

برمسلمان است که  این خطر را جدی بگیرید و با ایمان خود بازی نه نماید  و اگر در این امر بی توجه و سستی نماید ایمان  شان در خطر خواهد بود و اگر فرد ایمانش را از دست دهد، مابقی اعمال صالحش هیچ سودی بحالش نخواهد داشت، چنانکه الله تعالی می فرماید:« وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ»   یعنی: وهر کس‌ به‌ ایمان‌ کفر ورزد، اعمال او تباه می‏گردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.

و کسانی که در این دنیا نماز نمی خوانند، به نص صریح قرآن در قیامت جهنمی خواهند بود، چنانکه قرآن می فرماید:«کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ * فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدثر 38-43)یعنی: « کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» هرکس در گرو کارهای بدی است که کرده است. پس در مقابل آن گروگان گرفته می شود و آن کارها طوق گردنش خواهند بود و باعث گرفتار شدنش به عذب می گردند. « إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ» مگر کسانی که کارنامه اعمالشان به دست راست داده می شود و از سعادتمندان هستند. این ها گروگان گرفته نمی شوند بلکه آزاد و شاد خواهند بود.

« فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ؛ عَنِ الْمُجْرِمِینَ» در باغ هایی بهشتی خواهند بود که همه خواسته هایشان در آن فراهم است و در آسایش کامل هستند. آنان رو به همدیگر می نمایند و از یکدیگر درباره گناهکاران می پرسند که حالتشان چگونه شد؛ آیا آنچه را که خدا به آن ها وعده داده بود یافتند؟ و برخی به برخی دیگر می گویند:« آیا از آن ها خبر دارید؟» . آن گاه آنان را در وسط دوزخ می بینند که عذاب داده می شوند. پس به آنان می گویند:« مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ» چه چیزی شما را وارد دوزخ گردانیده است؟ و به چه گناهی شما مستحق دوزخ شده اید؟« قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.

بنابراین بر طبق این آیه، کسانی که در دنیا نماز خوان نبودند در قیامت در دوزخ خواهند بود.

 پس باید به فکر چاره باشید و هرچه زودتر اقدام به ادای نماز های خویش در سر وقت خود نمایید، سعی کنید از گناه دور شوید و اسباب گناه را از خود دور کنید و با افراد دیندار رفاقت نمایید و نمازهای خود را در مسجد ادا کنید، اگر شما نمازهایتان را در سر وقت خود نخوانید بلکه آنرا به وقت نماز دیگر منتقل کنید، علاوه بر اینکه مرتکب گناه بس بزرگی شده اید ، چون نماز قضا وجود ندارد-  کار را بر خود دشوار کرده اید، زیرا اگر چند نماز روی هم بیافتند، خواندن آن نمازها بر دوش آدمی سنگینی می کند و لذا مدتی بعد از خواندن منصرف می شوید و لذا بدین طریق شیطان شما را به گروه تارک نمازها ملحق می کند! پس یکی از راههای سبک شدن عبادت نماز اینست که هرگاه وقت نماز شد، بدون تاخییر بلند شوید وضوء بگیرید و نمازتان را بخوانید، مطمئن باشید با این روش هرچند در اوایل کمی برایتان دشوار باشد- اما به مرور آنقدر برای شما آسان خواهد بود که هرگز آنرا ترک نخواهید کرد.

و باز یادآوری می شود سعی کنید نمازهایتان را در مسجد بخوانید و با اهل مسجد رفاقت کنید. همه ی این راهها کار شما را آسان می کند و اگر بر طبق این روش عمل نکنید پس نمی توانیم بگوییم کار بر شما راحت می شود!

نماز قضایی  وچگونگی قضاء آن:

الله متعال بنا به حکمت خویش برای عبادات وقت و زمانی را قرار داده که مختص به آن عبادت است، ممکن است تمام این حکمتها بر ما مشخص نباشد، اما در هرحال ما بعنوان مسلمان و تسلیم شدگان درگاه الهی مامور و موظف هستیم که مطابق تعریف و خواست شرع عمل کنیم، و عدول از آن محدوده جایز نیست مگر با وجود عذری که مقبول شرع باشد.

و اما کسی که نمازش را در محدوده مقرر خود - که شرع تعیین کرده - نمی خواند تا آنکه وقت آن به اتمام می رسد، خارج از دو حالت نیست :

اول : به دلیل وجود عذر شرعی ،خواب یا فراموشی ، نمازش را نخوانده باشد تا آنکه وقت آن به پایان می رسد، در چنین حالتی او گناهکار نیست (بشرطیکه عمدا در وقت نماز و یا برای ترک آن نخوابد) و بایستی نمازش را قضاء کند، یعنی هرگاه از خواب بیدار شد و یا بیاد آورد بدون تاخیر  نمازش را قضاء کند.

دلیل آن روایت انس بن مالک رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم است که فرمود : «مَنْ نَسِیَ صَلاةً فَلْیُصَلِّ إِذَا ذَکَرَهَا، لا کَفَّارَةَ لَهَا إِلا ذَلِکَ». بخاری (597).

یعنی : « هر کس نمازی را فراموش کرد همان لحظه که به یاد آورد آن را بخواند، هیچ کفاره ای جز این بر او نیست».

و در روایت مسلم از انس آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «إِذَا رَقَدَ أَحَدُکُمْ عَنِ الصَّلَاةِ، أَوْ غَفَلَ عَنْهَا، فَلْیُصَلِّهَا إِذَا ذَکَرَهَا، فَإِنَّ اللهَ یَقُولُ: أَقِمِ الصَّلَاةِ لِذِکْرِی» مسلم (684).یعنی : «هرگاه یکی از شما در هنگام نماز در خواب مانده بود، و یا بیادش نبود، هرگاه بیاد آورد نمازش را بخواند، چرا که الله متعال می فرماید : «و نماز را برای یاد من برپا کن» (طه 14)».

دوم : بدون عذر شرعی اقدام به ترک و نخواندن نماز کند، حال چه از روی کسالت و تنبلی باشد یا غیره، چنین شخصی به اتفاق فقهای اسلام گناهکار است، و گناه وی جزو گناهان کبیره است، و سزای آن آتش جهنم است، چنانکه قرآن کریم دلیل رفتن به جهنم عده ای را اینگونه نقل می فرماید: « إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ * فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ *قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (سوره مدثر 41-43).

یعنی: «اصحاب یمین در باغهای بهشتند، و ازمجرمان سؤال می‏کنند: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ می‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم».

و حتی بعضی از اهل علم معتقد به کفر آن هستند، و به این حدیث نبوی صلی الله علیه وسلم استناد کرده اند که فرمود : «إِنَّ بَیْنَ الرَّجُلِ وَبَیْنَ الشِّرْکِ وَالْکُفْرِ تَرْکَ الصَّلَاةِ» مسلم (82).یعنی : «حد فاصل میان انسان و شرک و کفر، ترک نماز است».

و گفتند : باید هرچه زودتر توبه کند و نمازهایش را در وقت شرعی آنها بخواند.

و اما جدا از این مسئله یعنی حکم ترک نماز، چنانچه کسی توبه کند و بخواهد نمازهای گذشته را ( که نخوانده ) جبران کند، آیا قضاء کردن برای او مشروع است؟

پاسخ : علمای اسلام در این مورد اختلاف رأی دارند :

1- برخی  از علماء  ازجمله : امام ابوحنیفه وامام  مالک و امام شافعی - با قیاس بر انسان فراموشکار و در خواب مانده، گفته اند : اگر قضای نماز بر فراموشکار واجب باشد، به طریق اولا بر دیگرانی که عمدا آنرا ترک کرده اند، هم واجب است، لذا نمازهای گذشته را قضاء کند.

2- در مقابل عده ای دیگر از اهل علم می گویند : این قیاس مع الفارق است، زیرا کسی که عمدا (یعنی بدون عذر شرعی) نمازش را نمی خواند گناهکار است، ولی فراموشکار و خواب مانده گناهکارنیست، پس چگونه انسان عاصی را بر غیر عاصی قیاس کردن روا باشد؟!

و قضاء کردن برای چنین کسی مشروع نیست، بلکه باید توبه کند و مصمم باشد که دیگر نمازهای فرض را هرگز ترک نخواهد کرد، و در عوض برای جبران تا می تواند اعمال صالحه انجام دهد و نمازهای سنت را از دست ندهد، تا الله متعال نقص وارده در نمازهای فرض وی را بوسیله نمازهای سنت جبران کند، چنانکه پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم ‌فرمود : «إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الْمُسْلِمُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الصَّلَاةُ الْمَکْتُوبَةُ فَإِنْ أَتَمَّهَا وَإِلَّا قِیلَ انْظُرُوا هَلْ لَهُ مِنْ تَطَوُّعٍ فَإِنْ کَانَ لَهُ تَطَوُّعٌ أُکْمِلَتْ الْفَرِیضَةُ مِنْ تَطَوُّعِهِ» صحیح أبی داود (810).یعنی : «اولین چیزی که بنده‌ی مسلمان در روز قیامت از آن محاسبه می‌شود، نماز فرض است؛ اگر آن را به طور کامل انجام داده که خوب، در غیر این صورت گفته ‌می‌شود : نگاه کنید آیا نماز مستحبی دارد، اگر نماز مستحبی داشته باشد نماز فرضش از آن کامل می‌گردد».

امام ابن حزم می گوید : «هرکس عمدا نماز نخواند تا آنکه وقت نماز به پایان می رسد، دیگر ابدا قادر به قضاء (جبران) آن نخواهد شد، پس اعمال حسنه زیاد انجام دهد و نماز سنت زیاد بخواند، تا میزان او در قیامت سنگین شود، و باید توبه کند و از الله متعال طلب استغفار کند». (المحلی) (2 / 235).

و این رأی عمر بن خطاب، و پسرش عبدالله، و سعد بن ابی وقاص، و سلمان فارسی، و ابن مسعود، و قاسم بن محمد بن ابوبکر، و بدیل عقیلی، و محمد بن سیرین، و مطرف بن عبدالله، و عمر بن عبدالعزیز، و داود ظاهری، و ابن حزم نیز هست، همچنین رأی برگزیده شیخ الاسلام ابن تیمیه و امام شوکانی، و ترجیح علامه ابن باز و البانی و ابن عثیمین و دیگران می باشد.

وعلاوه بر دلایل ذکر شده  به موارد زیر هم استدلال کردند:

1- الله متعال می فرماید : « إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا» (نساء 103).

یعنی: «نماز فریضه‌ای‌ است‌ که ‌الله‌ عزوجل‌ آنرا بر بندگان‌ خویش‌ در اوقات‌ معلوم‌ و معینی‌ فرض‌ گردانیده‌ است».

و گفتند : نماز زمان خاصی دارد و هریک دارای‌ وقت آغاز و پایانی‌ است‌، و خروج از آن بدون دلیل شرعی جایز نیست، لذا برپاداشتن‌ نمازها در غیر اوقات‌ آنها مشروع نیست‌، مگر به‌ خاطر وجود عذری‌ شرعی‌، مانند در ‌خواب‌ ماندن‌، یا فراموش کردن..

2- پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : «مَنْ نَسِیَ صَلاةً فَلْیُصَلِّ إِذَا ذَکَرَهَا، لا کَفَّارَةَ لَهَا إِلا ذَلِکَ» بخاری (597). یعنی : «هر کس نمازی را فراموش کرد همان لحظه که به یاد آورد آنرا بخواند، هیچ کفاره ای جز این بر او نیست».

و این یعنی : اگر بعد از بیادآوردن، ادای آنرا به تاخیر انداخت، دیگر برای وی کفاره نخواهد شد، پس حال کسی که عمدا و بدون فراموشی یا خواب ماندن نمازش را نمی خواند چه خواهد بود؟! به طریق اولا (قضای آن) برایش کفاره نخواهد بود، و نفعی برایش نخواهد داشت.

3- ابن حزم رحمه الله می‌گوید : «همانا خداوند متعال برای هر نماز فرضی وقت معینی را قرار داده که آغاز و پایانش مشخص است، بطوریکه در زمان مشخصی وقت آن فرا می‌رسد، و نیز در وقت معینی وقت آن به پایان می‌رسد، بنابراین کسی که نمازش را بعد از خارج شدن وقتش می‌خواند، مثل کسی که نماز را قبل از دخول وقتش خوانده باشد، چون هر دوی آنها در غیر وقت خودشان نماز خوانده‌اند». «المحلی» (235/2).

4- و باز امام ابن حزم می گوید : « همچنین حکم کردن به قضاء باید از جانب شرع باشد، و شرع جز برای الله متعال که بر زبان پیامبرش ابلاغ می کند، جایز نیست.

ما از کسی که معتقد است؛ قضای نماز بر کسی که عمدا آنرا ترک کرده واجب است، می پرسیم : درباره این نمازی که شما امر به خواندنش می کنید خبر دهید : آیا خدای متعال به آن امر کرده یا غیر آنست؟ اگر گفتند : فرقی ندارد (مثل هم هستند)، ما می گوئیم : پس با این حساب کسی که عمدا نمازش را ترک کند گناهکار نیست! زیرا او آنچه را خداوند به وی امر کرده (با قضایش) انجام داده، و هیچ سرزنشی هم متوجه کسی که نمازش را نمی خواند تا آنکه وقتش به پایان می رسد نخواهد بود! درحالیکه کسی چنین چیزی نمی گوید (یعنی کسی تابحال نگفته کسی که عمدا نمازش را ترک کند گناهکار نیست).

و اگر هم گفتند : این نماز (یعنی قضای نماز) را خداوند بدان امر نکرده، می گوئیم : راست گفتید، و همین کفایت می کند که آنها اقرار کنند چیزی را امر کرده اند که خدای متعال امر نکرده است».   المحلی   (2 / 236) .

و باز می گوید : «حکم کردن به قضای نماز باید از جانب خدا بیان شده باشد، زیرا حکم کردن به چیزی یک نوع قانونگذاری به حساب می‌آید، و این کار مختص خدا است که آن را توسط پیامبرش ابلاغ کرده است و اگر بر کسی که نماز را عمداً تا خروج وقت آن ترک کند قضایی واجب می‌بود، خداوند متعال و رسول او صلی الله علیه وسلم ازذکر آن غفلت نمی‌کردند و آن را هم فراموش نکرده‌اند وبا ترک بیان آن عمداً ما را در سختی قرار نمی‌دادند : «وَمَاْ کَاْنَ رَبُّکَ نَسِیّاً» (مریم : 64). یعنی : « و پروردگار تو فراموشکار نبوده است».

و هر قانونگذاری و حکمی که منشأ آن قرآن و سنت نباشد، باطل است » «المحلی» (235/2).

و امام شوکانی می گوید : «ابن تیمیه گفته : قائلین به قضای نماز هیچگاه حجتی برای ارائه نداشتند، و اکثر آنها می گویند : قضاء واجب نیست مگر با امر جدید، حال آنکه امری درکار نیست، و تازه ما تنها بر سر قضای نماز با آنها نزاع نداریم، بلکه درباره قبول نماز قضاء و صحت نماز هم در غیر وقت خود با آنها نزاع می کنیم. و بحث در آن به درازا کشیده، و آنچه ذکر کردیم داود (ظاهری) و کسانی که با اویند نیز برگزیده اند، و صحیح هم همانست که ذکر شد، چرا من بعد از تحقیق زیاد در بین (کلام) قائلین به وجوب نماز قضاء بر کسی که عمدا ترک کند، دلیلی نیافتم که در میدان مناظره قابل پذیرش باشد..» ( نیل الأوطار ) (2 / 26) .

بنابراین قول راجح ، والله اعلم ،آنست که : قضای نماز برای کسی که بدون داشتن عذر شرعی آنرا ترک گفته، مشروع نیست و فایده ای هم ندارد، بلکه بایستی توبه و استغفار کند و در عوض برای جبران اعمال صالحه و نمازهای سنت زیاد بخواند.

اگر خواهان تفصیل بیشتر در این بابت هستید، می توانید به کتاب   » الصلاة » ابن قیم مراجعه کنید.

یادداشت : شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته : «کسانی از علماء  که معتقد به قضاء هستند، نمی گویند که به مجرد قضاء گناه از دوش او ساقط می شود، بلکه می گویند قضاء کردن گناه وی را تخفیف می دهد، اما گناه ترک و تاخیر نماز از وقتش مانند دیگر گناهان یا نیاز به توبه دارد و یا به حسناتی که محو کننده گناهان است، و یا به سایر چیزهایی که موجب ساقط کردن عقاب اخروی اند». «منهاج السنة » (5 / 233) .
نماز قضا وبهترین وقت ادای آن :

بهترین موقع ادای نماز، اول وقت آنست یعنی بعد از آذان و انجام نمازهای رواتب، باید نماز فرض را بخواند ( البته بجز نماز عشاء برای کسی که موفق به ادای نماز جماعت عشا نشود) چنانکه از رسول الله صلی الله علیه وسلم سؤال شد کدام عمل نزد الله محبوبتر است ایشان فرمودند: «الصلاة علی وقتها» یعنی نماز در وقت خود.( بخاری و مسلم)

و ابن مسعود رضی الله عنه نقل می کند که  رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:« أفضل الأعمال الصلاة فی أول وقتها » یعنی: افضلترین اعمال (نزد خداوند) اقامه ی نماز در اول وقت آن است. حدیث را ترمذی وحاکم روایت کرده اند و صحیح است.

و در پایین احادیثی را خدمت خوانندگان محترم ذکر خواهند نمود  که نشان می دهد پیامبر صلی الله علیه وسلم نمازهای پنجگانه خود را در اول وقت می خواندند:

- نماز صبح:

در مورد خواندن نماز صبح در حدیثی از بی بی  عایشه(رضی الله عنها) روایت است :  « کن نساء المؤمنات یشهدن مع رسول الله صلی الله علیه وسلم صلاة الفجر متلفعات بمروطهن، ثم ینقلبن إلی بیوتهن حین یقضین الصلاة، لایعرفهن أحد من الغلس » «زنان مؤمن با پیامبر صلی الله علیه وسلم  در نماز صبح حاضر می‌شدند در حالیکه خود را با لباسهایی (از خز یا پشم) می‌پوشیدند؛ و پس از آن که نمازشان را ادا می‌کردند به خانه‌هایشان باز می‌گشتند در حالیکه هیچ کس به خاطر تاریکی آنها را نمی‌شناخت».متفق علیه

- نماز ظهر:

در مورد خواندن نماز ظهردر حدیثی از جابرن سمره روایت است : «  کان النبی صلی الله علیه وسلم یصلی الظهر إذا دحضت الشمس»‏«پیامبر اسلام   نماز ظهر را هنگامی که آفتاب در حال زوال بود می‌خواند».(الإرواء ‏‏‏254)‏.

- نماز عصر:

در مورد خواندن نماز عصر در حدیثی از انس رضی الله عنه روایت است : (أن رسول

الله صلی الله علیه وسلم کان یصلی العصر و الشمس مرتفعة حیة، فیذهب الذاهب إلی العوالی فیأتی العوالی والشمس مرتفعة) «پیامبر صلی الله علیه وسلم  نماز عصر را زمانی می‌خواند که آفتاب بلند و پرنور بود طوریکه اگر یکی از ما می‌خواست به منطقه عوالی (محلی در فاصله حدود چهار مایلی مدینه) برود، به آنجا می‌رسید در حالی که هنوز آفتاب بلند بود». بخاری و مسلم

از ابن عمر(رضی الله عنه ) روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «الذی تفوته صلاة العصر کأنما وتر بأهله وماله» «کسی که نماز عصر را از دست بدهد مانند این است که اهل و مالش را از دست داده باشد».متفق علیه

از بریده رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : « من ترک صلاة العصر فقد حبط عمله» «کسی که نماز عصر را ترک کند عملش از بین رفته است».نسایی

گناه کسی که نماز عصر را تا وقت زرد شدن آفتاب به تأخیر بیاندازد:

از انس رضی الله عنه روایت است : از پیامبر صلی الله علیه وسلم  شنیدم که می‌فرمود : « تلک صلاة المنافق، یجلس و یرقب الشمس حتی إذا کانت بین قرنی الشیطان قام فنقرها أربعا لایذکر الله إلا قلیلا»  «این نماز منافق است که می‌نشیند و منتظر می‌ماند تا آفتاب بین دو شاخ شیطان قرار بگیرد، آنگاه بلند می‌شود و چهار رکعت نماز را (مانند مرغی که به زمین نوک می‌زند) تندتند می‌خواند و در آن یادی از خدا نمی‌کند مگر اندک».مسلم

گناه کسی که نماز عصر را تا وقت زرد شدن آفتاب  به تأخیر بیاندازد:
از انس رضی الله عنه روایت است : از پیامبر صلی الله علیه وسلم  شنیدم که می‌فرمود : « تلک صلاة المنافق، یجلس و یرقب الشمس حتی إذا کانت بین قرنی الشیطان قام فنقرها أربعا لایذکر الله إلا قلیلا»  «این نماز منافق است که می‌نشیند و منتظر می‌ماند تا آفتاب  بین دو شاخ شیطان قرار بگیرد، آنگاه بلند می‌شود و چهار رکعت نماز را (مانند مرغی که به زمین نوک می‌زند) تندتند می‌خواند و در آن یادی از خدا نمی‌کند مگر اندک».مسلم.

- نماز مغرب:

در مورد خواندن نماز مغرب  در حدیثی از عقبه بن عامر رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود :« لاتزال أمتی بخیر أو علی الفطرة مالم یؤخروا المغرب حتی تشتبک النجوم» «امت من تا وقتیکه نماز مغرب را تا موقع ظاهر شدن ستارگان به تأخیر نیانداخته‌اند، همواره بر خیر و فطرت (دینی)، یا بر دین حنیف هستند».ابوداود

از سلمه بن أکوع رضی الله عنه روایت است : « أن رسول الله صلی الله علیه وسلم کان یصلی المغرب إذا غربت الشمس و توارت بالحجاب» «پیامبر صلی الله علیه وسلم  نماز مغرب را همینکه آفتاب  غروب می‌کرد و پنهان می‌شد می‌خواند. متفق علیه

-  نماز عشاء:

اگر قرار باشد که نماز عشاء بطور انفرادی اداء میگردد ، بهتر آنست تا ادای آن به تاخیر انداخته شود ( حتی تا نصف شب) ولی اگر قرار شد که نمازعشاء با جماعت برگزارگردد ، بهتر است بعد از آذان  عشاء ، اقامه خوانده وادای نماز عشاء با جماعت صورت گیرد .
در مورد اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم  نمازعشاء را در چه وقت  اداء فرموده اند حدیثی داریم از حضرت بی بی عایشه(رضی الله عنها) که فرموده اند :«أعتمم النبی صلی الله علیه وسلم- ذات لیلة حتی ذهب عامة اللیل، و حتی نام أهل المسجد، ثم خرج فصلی، فقال : إنه لوقتها لولا أن أشق علی أمتی»(مسلم)«شبی پیامبر  صلی الله علیه وسلم- نماز (عشاء) را به تأخیر انداخت تا اینکه قسمت اعظم شب گذشت و اهل مسجد خوابیدند، سپس خارج شد، نماز را خواند و فرمود : اگرامتم به سختی نمی‌افتادند ألان وقت آن (نماز عشاء) است.

خواننده محترم !
با توجه به نصوص حدیثی که در فوق بدان اشاره نمودیم با تمام وضاحت در یافتیم که ادای نماز در اول وقت از توصیه های شارع است و کسی حق ندارد نماز خود را حداکثر تا انتهای وقت نماز مربوطه به تاخییر بیاندازد، یعنی حق ندارد نماز خویش را قضا نماید مگر اینکه شخص در خواب بوده باشد یا اصلا بیاد نداشت که وقت نماز رسیده تا اینکه مطلع می گردد وقت نماز گذشته که در این صورت هرگاه یادش آمد باید بلافاصله همان وقت نمازش را بخواند و این نماز قضا نیست:آیا کسی که عمداً نماز را تا خارج شدن وقت ترک کند، می‌تواند قضای آن را بجای آورد؟

ابن حزم رحمه الله در «المحلی» (235/2) می‌گوید : همانا خداوند متعال برای هر نماز فرضی وقت معینی را قرار داده که آغاز و پایانش مشخص است، بطوریکه در زمان مشخصی وقت آن فرا می‌رسد، و نیز در وقت معینی وقت آن به پایان می‌رسد، بنابراین کسی که نمازش را بعد از خارج شدن وقتش می‌خواند، مثل کسی که نماز را قبل از دخول وقتش خوانده باشد، چون هر دوی آنها در غیر وقت خودشان نماز خوانده‌اند.
همچنین حکم کردن به قضای نماز باید از جانب خدا بیان شده باشد، زیرا حکم کردن به چیزی یک نوع قانونگذاری به حساب می‌آید، و این کار مختص الله  است که آن را توسط پیامبرش ابلاغ کرده است و اگر بر کسی که نماز را عمداً تا خروج وقت آن ترک کند قضایی واجب می‌بود، خداوند متعال و رسول او صلی الله علیه وسلم ازذکر آن غفلت نمی‌کردند و آن را هم فراموش نکرده‌اند وبا ترک بیان آن عمداً ما را در سختی قرار نمی‌دادند : «
 وَمَاْ کَاْنَ رَبُّکَ نَسِیاً »   (مریم : 64) (و پروردگار تو فراموشکار نبوده است).  و هر قانونگذاری و حکمی که منشأ آن قرآن و سنت نباشد، باطل است.
پس قضای نماز فوت شده هیچ اصلی در دین ندارد مگر اینکه شخص در خواب مانده باشد یا اینکه فراموش کرده باشد.

قضای سنت  نماز صبح:
قضای سنت نماز صبح یکی از موضعات است که فقها  در مورد آن به اختلاف رای پرداخته اند ، که غرض روشن شدن بیشتراین موضوع ببرخی از آن اشاره مینمایم :
مستحب است که قبل از نماز صبح دو رکعت نماز سنت نماز صبح را  خواند و این دو رکعت دارایی  فضیلت زیادی در دین مقدس اسلام میباشد :
حضرت  بی بی
 عایشه‌ (‌رضی الله عنها‌)  درباره اهمیت ومنزلت  دو  رکعت  سنت  نماز  قبل  از نـماز  صبح  در حدیثی که از  پیامبر صلی الله علیه و سلم  روایت  نموده میفرماید :«هما أحب إلی من الدنیا جمیعا»  ( من  آن  دو  رکعت  را  از  همه  دنیا  بیشتر  دوست  دارم‌) ‌.  بروایت  احمد  و مسلم  و  ترمذی‌.

از جانب دیگر  سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم و اصحابش طوری بود که : ابتدا در خانه های خویش  نماز سنت فجر را بعمل میاوردند ، وبعد از انجام آن  برای ادای نماز جماعت صبح به سوی مسجد براه می افتادند و سپس ،بدون خواندن تحیة المسجد ، شروع به اقامه و ادای نماز جماعت می کردند.

بنآ ما هم باید سعی وکوشش کنیم که در خانه خویش نماز سنت را  ادا نمایم ، وبعد از خواندن نماز سنت  غرض ادای نماز جماعت به سوی مسجد برویم .
 و هرگاه به مسجد رسیدیم و دیدید که نماز جماعت برگزار شده، باید  به نماز در همان زمان به  نمازجماعت ملحق شویم  و احیانا اگر نماز سنت صبح را قبلا در منزل نخوانده باشیم، باز نباید در مسجد و با شروع اقامه نماز سنت بخوانید، زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم  به صراحت تام فرموده اند : «إذا أقیمت الصلاة فلاصلاة إلا المکتوبة» مسلم (710).یعنی: «هرگاه نماز (فرض) اقامه شد خواندن هیچ نمازی جز همان فرض جایز نیست».
در حدیثی از  قیس  بن  عمر روایت  است‌ که  او  برای  نماز صبح  بیرون  آمد  و  در مسجد  دید که  پیامبر صلی الله علیه و سلم مشغول  خواندن  نماز  صبح  است‌،  لذا  نتوانست  سنت  فجر را  بخواند،  فورا  با  پیامبر صلی الله علیه و سلم  نماز صبح  را  خواند.  سپس  چـون  نماز صبح  تمام  شد،  برخاست  و سنت  فجر  را  بجای  آورد. 
 پیامبر صلی الله علیه و سلم
  از کنار  او گذشت  و  فرمود: « ما هذه الصلاة؟ » ( ‌این  نماز چیست‌؟‌)‌.  او گفت‌:  سنت  فجر  است‌‌‌،  ‌پیامبر صلی الله علیه و سلم حرفی  نزد  و  سکوت  فرمود‌‌.  ( به  روایت  احمد  و  ابن  خزیمه  و  ابن  حبان  و  اصحاب  سنن‌،  مگر نسائی‌.  عراقی  اسناد  آن را  ‌حسن‌‌  دانسته  است‌.)

سید سابق در فقه السنه می گوید: «از ظاهر  احادیث  چنان  برمی‌آید که  پیش  از طلوع  آفتاب   و  بعد  از آن  می‌توان سنت صبح  را  قضا کرد،  خواه  با  عذر  یا  بدون  عذر،  همراه  با  نماز صبح‌،  یا  تنها  فوت  شده  باشد.»

کسیکه نماز صبح راهمیشه قضامیکند !
قبل از همه باید گفت که وقت  نماز صبح از طلوع فجر صادق آغاز وتا طلوع آفتاب ادامه دارد . پس مادامیکه آفتاب طلوع نکرده باشد وقت نماز هنوز باقی است و می توان آنرا ادا نمود.
ولی اگر کسی در خواب بماند و هنگام بیدار شدن متوجه شود که افتاب طلوع کرده است، او باید بلافاصله و بدون تاخیر همان لحظه وضوء بگیرد و نماز صبح خویش را بخواند.

زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است: «من نسی صلاة أو نام عنها فکفارتها أن یصلیها إذا ذکرها» (صحیح مسلم : 684- 315/477/1) (هر کس نمازی را فراموش کند یا به خواب برود و نمازش را نخواند، کفاره آن این است که هرگاه به یادش آمد آنرا بخواند).

اما اگر کسی عادت کند و هر روز یا بیشتر روزهای هفته را در خواب بماند و نماز صبحش را به وقت طلوع آفتاب برساند، او گناهکار است و گناه او بزرگ و مایه ی خشنودی شیطان است. العیاذبالله

پس کسی که در خواب می ماند نباید آنرا بصورت عادت دربیاورد و باید برای رفع این امر تلاش کند، مثلا ساعت آذان را تنظیم نماید یا از روش مناسبی استفاده کند تا موقع آذان از خواب برخیزد، تا بعد از مدتی سختی بیدار شدن از دوش وی برداشته می شود.

همچنین اگر بیدار شد بسم الله بگوید، زیرا در صحیحین به روایت از ابوهریره آمده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود:«یَعْقِدُ الشَّیْطَانُ عَلَی قَافِیَةِ رَأْسِ أَحَدِکُمْ إِذَا هُوَ نَامَ ثَلاَثَ عُقَدٍ، یَضْرِبُ کُلَّ عُقْدَةٍ عَلَیْکَ لَیْلٌ طَوِیلٌ فَارْقُدْ، فَإِنِ اسْتَیْقَظَ فَذَکَرَ اللَّهَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ تَوَضَّأَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ صَلَّی انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ فَأَصْبَحَ نَشِیطًا طَیِّبَ النَّفْسِ، وَإِلاَّ أَصْبَحَ خَبِیثَ النَّفْسِ کَسْلاَنَ».

رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود: «وقتی که یکی از شما به خواب رفت، شیطان پشت سر او سه گره می‌زند و در هر گره می‌گوید شب درازی در پیش داری به خواب، چنانچه بیدار شد و نام خدا را یاد کرد، گرهی گشوده می‌شود، و چنانچه بلند شد و وضوء گرفت گره دیگری گشوده می‌شود و چنانچه نماز خواند گره‌ها همه گشوده می‌شود وصبح که از بستر برمی‌خیزد خوش‌دل و بانشاط برمی‌خیزد، و چنانچه الله  را یاد نکرد و وضوء نگرفت و نماز نخواند صبح  که از بستر خواب بلند می‌شود بددل و گرفته‌دل و بی‌نشاط و سست برمی‌خیزد».

به هر حال بر هر فرد مسلمانی واجب است که سستی را در نمازش کنار بگذارد، خصوصا برای نماز صبح، و نباید خود را به غفلت بزند، چرا که خداوند متعال به قلبها آگاه است و کسی که تنبلی می کند و برای بیدار شدن تلاش نمی کند در حقیقت به خودش جفا کرده چرا که بار گناه زیادی را برای خویش گردآورده است!

اگر به توصیه پیامبر صلی الله علیه وسلم عمل شود بزودی این مشکل رفع خواهد گردید و دیگر سختی بیدار شدن برای ادای نماز از دوش برداشته خواهد شد.

خواب بُردن وعدم خواندن نماز:

طوریکه در فوق یاداور شدیم شخصیکه خوابش ببرد، یا وقت نماز را، فراموش‌كند، وقت نماز او هنگامی است كه بیدار می‌گردد، یا بیادش می‌آید. (‌پس همان وقت باید نمازش را بخواند)‌. زیرا ابوقتاده گفته است‌: نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم گفتند: خوابمان برده است به نماز نرسیده‌ایم‌، فرمود: « إنه لیس فی النوم تفریط إنما التفریط فی الیقظة، فإذا نسی أحدكم صلاة أو نام عنها فلیصلها إذا ذكرها » (‌بیگمان در خواب سهل‌انگاری و كوتاهی نیست بلكه سهل‌انگاری وكوتاهی تنها در بیداری است‌، هرگاه یكی از شما نمازش را فراموش كرد یا اینكه خوابش برد و در وقت خود به نماز نرسید، وقتی نمازش را بخواند كه بیادش آمد، (‌یا از خواب بیداز شد ) .( نسائی و ترمذی آن را روایت‌ كرده و ترمذی آن را صحیح دانسته است‌. )
همچنان در حدیثی دیگر ی از : انس روایت شده ‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: « من نسی صلاة فلیصلها إذا ذكرها لا كفارة لها إلا ذلك» (كسی‌كه نمازش را فراموش می‌كند، هر وقت بیادش آمد آن را بگزارد، جز آن ‌كفاره و تاوانی ندارد)( بخاری و مسلم آن‌ را روایت ‌كرده‌اند.)
در روایت اسلامی از عمران بن حصین روایت است‌ كه ‌گفت:« ‌شبی همراه پیامبر صلی الله علیه و سلم راه می‌رفتیم‌، وقتی‌كه آخر شب فرا رسید یك مجلس عروسی برگزار شد، فردایش بموقع از خواب بیدار نشدیم تا اینكه گرمای آفتاب بیدارمان كرد، هر یك از ما سراسیمه شده و با شتاب در صدد وضوء گرفتن برآمد، عمران ‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم دستور داد كه مردم آرام شوند، سپس‌ كوچ ‌كردیم و رفتیم تا اینكه آفتاب  بلند گشت‌. آنگاه وضوء گرفت و فرمان داد كه بلال  آذان دهد .
 آنگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم دو ركعت نماز سنت قبل از نماز صبح را بگزارد، سپس بلال اقامه‌ گفت‌، و نماز را خواندیم‌، ‌گفتند ای پیامبر الله ، آیا فردا آن نماز را در وقت صبح اعاده نكنیم‌؟ فرمود:   « أینهاكم ربكم تعالى عن الربا ویقبله منكم»   ( ‌آیا پروردگارتان شما را از‌   »  ربا‌ « منع می‌كند و خود ‌ » ‌ر‌با‌ «  را از شما می‌پذیرد؟‌« ( احمد و دیگران آن را روایت‌كرده‌اند.)
.

جماعت برای ادای نماز قضا:
برپا کردن جماعت برای قضای نماز در دین مقدس مشروع میباشد،ودلیل آن حدیثی  است که صحابی جلیل  القدر  ابوقتاده رضی الله عنه که گفت : «سِرْنَا مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم  لَیْلَةً، فَقَالَ بَعْضُ الْقَوْمِ: لَوْ عَرَّسْتَ بِنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «أَخَافُ أَنْ تَنَامُوا عَنِ الصَّلاةِ». قَالَ بِلالٌ: أَنَا أُوقِظُکُمْ، فَاضْطَجَعُوا وَأَسْنَدَ بِلالٌ ظَهْرَهُ إِلَی رَاحِلَتِهِ، فَغَلَبَتْهُ عَیْنَاهُ فَنَامَ، فَاسْتَیْقَظَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم  وَقَدْ طَلَعَ حَاجِبُ الشَّمْسِ، فَقَالَ: «یَا بِلالُ، أَیْنَ مَا قُلْتَ»؟ قَالَ: مَا أُلْقِیَتْ عَلَیَّ نَوْمَةٌ مِثلُهَا قَطُّ، قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ قَبَضَ أَرْوَاحَکُمْ حِینَ شَاءَ، وَرَدَّهَا عَلَیْکُمْ حِینَ شَاءَ، یَا بِلالُ، قُمْ فَأَذِّنْ بِالنَّاسِ بِالصَّلاةِ». فَتَوَضَّأَ، فَلَمَّا ارْتَفَعَتِ الشَّمْسُ وَابْیَاضَّتْ، قَامَ فَصَلَّی ».( بخاری (595) و مسلم (681) و نسائی (846). و للنسائی : « قَامَ فَصَلَّی بِهِمْ».ابو قتاده میفرماید « شبی، ما با  رسول ‏الله صلی الله علیه وسلم همسفر  بودیم. گروهی گفتند: چه خوب بود اگر برای خواب، توقف می‏کردیم. رسول خدا صلی الله علیه وسلم  فرمود: «می‏ترسم برای نماز صبح بیدار نشویم». بلال گفت: من شما را بیدار می‏کنم. مردم دراز کشیدند وبخواب رفتند .
 بلال هم نشست و به شترش تکیه زد. دیری نگذشت که خواب بر او نیز غلبه کرد. رسول ‏الله صلی الله علیه وسلم زمانی از خواب بیدار شد که آفتاب طلوع کرده بود. آنگاه، خطاب به
  بلال فرمود: «کجاست آنچه وعده نمودی»؟! بلال گفت: ای رسول ‏خدا! من هرگز چنین بخواب نرفته بودم. رسول ‏الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «هرگاه، خداوند بخواهد، ارواح شما را قبض می‏کند و هرگاه بخواهد،  بر می‏گرداند. ای بلال! اکنون، برخیز و آذان بگو». سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم علیه وسلم وضوء گرفت و پس از بلند شدن آفتاب، نماز را اقامه نمود». و در روایت نسائی آمده است که : « پیامبر صلی الله علیه وسلم علیه وسلم برخواست و با اصحابش نماز خواند».

شیخ ابو محمد عبداللّه‏ بن احمد بن قدامة بن مقدام بن نصر بن عبداللّه‏ مقدسى (م 620 ق) میفرماید : «قضای نمازهای از دست رفته بصورت جماعت مستحب است، زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز خندق چهار نماز را از دست دادند که آنها را با جماعت قضاء نمودند، و نیز در حدیث ابوقتاده و غیره، که پیامبر صلی الله علیه وسلم و اصحابش بعد از نماز صبح روز خندق بیدار شدند، که بصورت جماعت با آنها نماز خواند».( المغنی  (1/356).

شیخ ابن عثیمین می گوید : «از حدیث ابوقتاده اینگونه برداشت می شود که جماعت برای نماز قضاء  اگر گروهی باشند ، مشروع است، زیرا قضاء، اداء را حکایت کند، پس همانگونه که اگر در وقت خود نماز می خواندند بصورت جماعت می خواندند، اگر هم نمازشان قضاء شد باز بصورت جماعت می خوانند، در حدیث ابوهریره هم دراین باره آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم بلال را امر کرد آذان دهد، سپس دو رکعت سنت صبح خواندند سپس با آنها نماز صبح را با جماعت خواندند» « الشرح الممتع» (2/140) .

دریا‌فتن یك ركعت از نما‌ز قبل ‌از اینكه وقت بگذرد:
کسیکه  بتواند قبل از گذشتن وقت نماز، یك ركعت آن نماز را، بگزارد، نماز را دریافته است (‌نمازش ادا محسوب می‌شود نه قضا، بقیه را در خارج وقت ادامه می‌دهد)‌. زیرا ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت‌ كرده كه فرمود:  (من أدرك ركعة من الصلاة فقد أدرك الصلاة) (هركس توانست یك ركعت را، در وقت مقرر بخواند، بیگمان به نمازش رسیده است‌)‌.گروه محدثین آن را روایت ‌كرده‌اند.معنی این حدیث همه نمازهای پنجگانه را شامل می‌گردد. بخاری حدیث مربوط به این مطلب را چنین روایت ‌كرده است‌:‌ ‌هرگاه یكی توانست قبل از غروب آفتاب  سجده ركعت اول نماز عصر را دریابد، نماز خود را تا بآخر بگزارد و آن را تكمیل كند ، و هر گاه قبل از طلوع آفتاب  توانست سجده نماز صبح را دریابد نماز خود را باتمام برساند“‌‌. مراد از سجده‌، یك ركعت است‌. از ظاهر این احادیث برمی‌آید،‌ كه اگر كسی توانست در وقت غروب آفتاب و در وقت طلوع آفتاب یك ركعت از نماز عصر و نماز صبح را دریابد، حدیث‌ كراهت نمازگزاردن در این دو وقت شامل حال او نمی‌شود، اگر چه نماز خواندن در آن اوقات‌ كراهت دارد. و همچنین با دریافتن یك ركعت نماز كامل نماز او اداء است نه

قضا آوردن نماز ها بعد از نماز صبح وعصر:
جمهور علماء  (‌فقهاء‌) بر این عقیده اند که : قضای نمازهای فوت شده‌، بعد از نماز صبح و نماز عصر جایز است‌.
بادر
نظرداشت  اینکه برخی از یاران پیامبر صلی الله  علیه وسلم  بجای آوردن نماز سنت‌، بعد از نماز صبح و عصر، را مكروه دانسته‌اند، از جمله حضرت علی و ابن مسعود و زید بن ثابت و ابوهریره و ابن عمر.
سیرت نویسان مینویسند : اگر كسی بعد از نماز عصر، دو ركعت نماز می‌گزارد، حضرت عمر بن خطاب در حضور اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم، او را بخاطر اینكارش می‌زد و كسی این عمل وی را انكار نمی‌كرد.
سیرت نویسان می افزایند که حضرت خالد بن ولید نیز چنین رفتار حضرت عمر (رض) را عملی می ساخت .
حتی وتعداد از تابعین قضاء اوردن نماز ها بعد از نماز صبح وعصر  را مكروه می‌دانستنداز جمله :حسن (‌بصری‌)‌، سعید بن المسیب‌. و از پیشوایان مذاهب اربعه‌، امام ابوحنیفه و امام مالك :

 

پیروان مذهب امام ابو حنیفه :
 پیروان مذهب اما م صاحب ابوحنیفه  بدین عقیده اند که بصورت مطلق خواندن نماز در این دو وقت (بعد از نماز صبح وعصر)  اساسآ درست نمی باشد ، فرق نمیکند که : نماز فرض‌باشد ، یا نماز واجب‌، یا سنت یا نماز ‌»  ‌قضا‌ « یا نماز ‌«  ‌اداء‌‌ « باشد، ولی  نماز عصر و نماز میت را از این امر استثنا كرده‌اند (‌ زیرا این دو نماز را در هر وقت که باشد  می‌توان بجای آورد، بدون اینكه وقت كراهت داشته باشد).
پیروان مذهب امام صاحب ابو حنیفه بدین عقیده اند که اگر در این اوقات در حین قرائت به آیه سجده برخورد كردحتی خواندن « ‌سجده تلاوت‌‌« نیزدر این دوقت مکروه میباشد .
امام  ابو یوسف :
امام صاحب ابویوسف یکی از شاگردان  امام صاحب ابو حنیفه است  ،او  نماز مستحب پیش از نماز جمعه را از این امر مستثنی نموده است . ولی در سایر موارد نظر  استاد خویش امام ابو حنیفه را تاید  نموده است .

پیروان مذهب امام شافعی :
پیروان مذهب امام شافعی میفرماید بجا آوردن نمازهای سنت اگر دارای سبب مشخص باشند، مانند نماز « ‌‌تحیة المسجد‌ « و سنت وضوء گرفتن‌، دو رکعت طواف کعبه در این دو  وقت (بعد از نماز صبح وعصر)  جایز است‌، و استدلال ‌می اورند که : پیامبرصلی الله علیه و سلم سنت نماز ظهر را بعد از نماز عصر، بجای آورده است‌.ولی  بجای آوردن نمازهای سنتی‌ كه سبب ندارند، در این اوقات مكروه می‌دانند.
پیروان مذهب امام حنبل :
پیروان امام حنبل بدین عقیده اند که هرگونه نماز غیر فرضی ، در این دو وقت حرام میباشد ، مگردو ركعت نماز سنت طواف  ، زیرا درحدیثی جبیر بن مطعم ‌آمده است که :
 پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:« یا بنی عبد مناف لا تمنعوا أحدا طاف بهذا البیت، وصلى أیة ساعة شاء، من لیل، أو نهار » (ای فرزندان عبدمناف‌، ‌كسی را كه طواف این خانه را انجام می‌دهد و در هر ساعتی از روز یا شب بخواهد نماز بجای آورد، او را منع نكنید) ‌(‌. صاحبان سنن آن را روایت ‌كرده‌اند، و ابن خزیمه و ترمذی آن را ‌ » ‌صحیح‌‌ «  دانسته‌اند.
همچنان پیروان فقه حنبلی خواندن دو رکعت «  ‌تحیه المسجد‌ «  را بدون ‌كراهت در وقت استوا و در اثنای خطبه روز جمعه جایز دانسته‌اند.
پیروان امام حنبل خواندن نماز میت در این اوقات حرام میدانند ، مگر اینكه نگرانی از تغییر بوی جنازه در میان باشد آنوقت بدون ‌كراهت جایز است‌.
 پیروان مذهب امام مالک :

پیروان امام مالك بجای آوردن هر گونه نماز سنتی را، در این اوقات حرام می‌دانند ولی نمازهای نذری و سجده تلاوت و نماز میت را، اگر نگرانی تغییر در آن نباشد (‌ در آن صورت واجب است) جایز می‌دانند، و نمازهای فرض عینی را چه ادا و چه قضا را، در این دو وقت مباح می‌دانند، و نماز در حین استوا را، مطلقاً چه فرض و چه سنت را، نیز مباح می‌دانند.
باجی شارح موطای امام مالك می‌گوید:
دركتاب«  ‌المبسوط‌ « ‌ از ابن وهب آمده است‌: از مالك در‌باره نماز بهنگام نیمه روز، بهنگام استوا سوال شد، او گفت‌: مردم را دیده‌ام ‌كه در روز جمعه در نیمه روز بهنگام استوا نماز می‌خواندند، و در بعضی از احادیث‌، از آن نهی شده است‌. ولی من مردم را از آن نهی نمی‌كنم‌. زیرا مردم را دیده‌ام ‌كه چنان می‌كنند. اگرچه خود آن را دوست ندارم

امام مالك برآنست‌ كه تنها برای ‌كسی جایز است ‌كه‌، نماز سنت را در این وقت بجای آورد كه بنا بعذری نتوانسته باشد نماز شب را بجای آورد، و او گفته ‌كه شنیده است‌: عبدالله بن عباس و قاسم بن محمد و عبدالله بن عامر بن ربیعه بعد از سپیده‌دم سنت
«  ‌وتر»  بجای آورده‌اند، و عبدالله بن مسعود گفته است‌: برای من مهم نیست‌ كه بعد از نماز صبح سنت ‌ » ‌وتر» بجای آورم‌.
از یحیی بن سعید روایت شده ‌كه ‌گفته است‌: عباده بن صامت برای‌ گروهی امامت می‌كرد، روزی برای نماز صبح حاضر شد، مؤذن برای نماز صبح ‌  »  ‌اقامه‌‌ «  گفت‌، عباده او را ساكت ‌كرد تا اینكه سنت  ‌وتر را بجای آورد، سپس برایشان به امامت نماز صبح ایستاد
 .
از سعید بن جبیر روایت شده است ‌كه‌: ابن عباس خوابیده بود، سپس بیدار شد و به خدمتگزار خود گفت‌: ببین مردم چه‌ كار كرده‌اند؟ -‌عبدالله در آن روزها كور شده بود -‌ خدمتگزار رفت و برگشت و گفت مردم نماز صبح را بجای آورده و برگشته‌اند. ابن عباس برخاست اول سنت «  ‌‌وتر » بجای آورد، سپس نماز صبح را گزارد.
قضای نمازهای سنت :
بر طبق رای صحیح حکم شرعی همین است که : نمازهای سنت را می توان قضا کرد. و این رای عبدالله ابن عمر رضی الله عنه و اوزاعی و شافعی و احمد و اسحاق و مزنی و غیر آنها نیز است.
دلیل این رای هم حدیث صحیح ذیل میباشد .
«ام سلمه رضی الله ‏عنها میفرماید: سَمِعْتُ النَّبِیَّ  صلی الله علیه وسلم یَنْهَی عَنِ الرَّکْعَتَیْنِ بَعْدَ الْعَصْرِ، ثمَّ رَأَیْتُهُ یُصَلِّیهِمَا وکان عِنْدِی مِنَ الأَنْصَارِ، فَأَرْسَلْتُ إِلَیْهِ الْجَارِیَةَ، فَقُلْتُ: قُومِی بِجَنْبِهِ فَقُولِی لَهُ: تَقُولُ لَکَ أُمُّ سَلَمَةَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، سَمِعْتُکَ تَنْهَی عَنْ هَاتَیْنِ وَأَرَاکَ تُصَلِّیهِمَا، فَإِنْ أَشَارَ بِیَدِهِ فَاسْتَأْخِرِی عَنْهُ، فَفَعَلَتِ الْجَارِیَةُ، فَأَشَارَ بِیَدِهِ، فَاسْتَأْخَرَتْ عَنْهُ، فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ: «یَا بِنْتَ أَبِی أُمَیَّةَ، سَأَلْتِ عن الرکعتین بعد العصر، وَإِنَّهُ أَتَانِی نَاسٌ مِنْ عَبْدِالْقَیْسِ، فَشَغَلُونِی عَنِ الرَّکْعَتَیْنِ اللَّتَیْنِ بَعْدَ الظُّهْرِ فَهُمَا هَاتَانِ». (بخاری:1233)
از رسول اکرم
  صلی الله علیه وسلم شنیدم که از خواندن دو رکعت، بعد از نماز عصر، منع می کرد. اما من دیدم که در خانه من، دو رکعت، بعد از نماز عصر خواند. آن روز، چند زن انصاری، نزد من نشسته بودند. به دختری( که تا هنوز به سن بلوغ نرسیده بود ) گفتم: نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم برو و از قول من، بگو: ای رسول الله  صلی الله علیه وسلم ! شما از خواندن این دو رکعت، ممانعت میکردی. ولی اکنون می بینم که آنها را می خوانی. و افزود که اگر آنحضرت صلی الله علیه وسلم با دست، اشاره فرمود، تو عقب برو. آن دختر  ، نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رفت و چنان کرد. رسول اکرم  صلی الله علیه وسلم با دست، اشاره فرمود. دختر نیز خود را عقب کشید (و منتظر ماند). پس از اتمام نماز، رسول اکرم  صلی الله علیه وسلم فرمود: «ای دختر ابوامیه! تو درباره ی دو رکعت بعد از عصر، پرسیدی. باید بگویم: عده ای از افراد قبیله عبد قیس نزد من آمده بودند و بخاطر سرگرم شدن با آنان، دو رکعت (سنت) بعد ازظهر من، فوت شد. اینها، همان دو رکعت بود که خواندم».
پس کسی که مثلا نماز سنت صبح یا نماز سنت قبل از ظهر را نخوانده، می تواند بعدا آنرا قضا کند.
از قیس  بن  عمر روایت  است‌ که  او  برای  نماز صبح  بیرون  آمد  و  در مسجد  دید که  پیامبر صلی الله علیه و سلم مشغول  خواندن  نماز  صبح  است‌،  لذا  نتوانست  سنت  فجر را  بخواند،  فورا  با  پیامبر صلی الله علیه و سلم  نماز صبح  را  خواند.  سپس  چـون  نماز صبح  تمام  شد،  برخاست  و سنت  فجر  را  بجای  آورد.  پیامبر صلی الله علیه و سلم  از کنار  او گذشت  و  فرمود: ما هذه الصلاة؟ (‌این  نماز چیست‌؟‌)‌.  او گفت‌:  سنت  فجر  است‌‌‌،  ‌پیامبر صلی الله علیه و سلم حرفی  نزد  و  سکوت  فرمود‌.  به  روایت  احمد  و  ابن  خزیمه  و  ابن  حبان و اصحاب  سنن‌،  مگر نسائی‌. حافظ عراقی  اسناد  آن را  ‌حسن‌‌  دانسته  است‌. و صحیح ابن ماجه (948) .
سید سابق در فقه السنه می گوید:«از ظاهر  احادیث  چنان  برمی‌آید که  پیش  از طلوع  آفتاب  و  بعد  از آن  می‌توان سنت صبح  را  قضا کرد،  خواه  با  عذر  یا  بدون  عذر،  همراه  با  نماز صبح‌،  یا  تنها  فوت  شده  باشد.»

و شیخ ابن عثیمین می گوید: «قضای سنت راتبه اگر فوت شود، سنت است. و دلیل بر این هم اینست که پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگامی که از نماز صبح خواب می ماند و تا بعد از طلوع آفتاب  بیدار نمی شدند، ابتدا نماز سنت فجر را می خواند و بعد خود نماز صبح را می خواندند.». (لقاءات الباب المفتوح) (لقاء رقم/74، سؤال رقم/18).

بهترین وقت ادای نماز های فوت شده:
نمازهای قضا شده را میتوان درهروقت  روز  بجاء اورد . در شرع اسلامی وقت بخصوصی  برای ادای نماز قضایی تعیین نگردیده است ، ولی تاکید شرعیت بر این است که : در سه وقت یعنی طلوع آفتاب، استوای آفتاب و غروب آفتاب خواندن نماز قضایی جایز نیست و اگر این فرد صاحب ترتیب است نمازهای قضا شده را قبل از نماز وقتی به جا بیاورد و اگر صاحب ترتیب نیست تقدیم نماز قضایی بر نماز وقتی لازم و ضروری نیست.
یادداشت:
صاحب ترتیب به کسی می گویند که نمازهای قضا شده‏اش به شش نماز نرسیده باشد.
اگر شخص صاحب ترتیب باشد، یعنی تا کنون شش نماز از وی فوت نشده باشد، چنین فردی وقتی نمازی را قضا کرد قبل از آنکه نماز بعدی را بخواند، واجب است نماز قضا شده را بجا آورد، ولی چنانچه صاحب ترتیب نیست می تواند در فرصت هایی که به دست می آورد علاوه از اوقات سه گانه مکروه (طلوع، استوا و غروب آفتاب ) نماز فرض و وتر را بجا آورد. البته مذاهب دیگر نماز وتر را سنت می دانند و قضای آن را واجب نمی دانند.
ولی طبق مذهب امام ابو حنیفه  نماز وتر واجب و در صورت قضا شدن، قضای آن نیز واجب است
.
شخص هر وقت می خواهد نماز قضا بجا آورد نماز مورد نظر را نیت کند. بطورمثال  می خواهد نماز فرض ظهر را بجا آورد نیت کند که اولین نماز فرض ظهر یا آخرین نماز ظهری که بر ذمه من است، می خوانم و سایر نمازها را نیز بدین ترتیب نیت کند.
خواندن نماز قضای از جانب متوفی:
قبل از همه خدمت خواندگان  باید بعرض برسانم که بر طبق نصوص شرعی، ثواب نمازهای قضا شده برای مردگان نمی رسد ،بنآ کسی نمیتواند نماز قضای مادر ویا پدر ویا سایر خویشاوندان  را که قبلا وفات نموده اند ، نماز قضای  آنان را  بجاء ارند .وبه اصطلاح ثواب شانرا  را به آنان ببخشد ویا برای آنان  درنظر بگیرد،  این امر در شرع صحیح نیست و بدعتی در دین می باشد و تاالان چنین امری در دین وسنت پیامبر صلی الله علیه وسلم وجود نداشته است!
پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:  « إذا مات الانسان انقطع عمله إلا من ثلاثة أشیاء: صدقة جاریة أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعو له
 ».(هرگاه‌کسی مرد رابطه او با عملش قطع می‌گردد و اعمال او پایان می‌پذیرد مگر سه عمل وی‌ که پس از مرگ نیز همچنان ادامه دارد و ثوابش به وی می‌رسد: صدقه جاریه عملی‌ که همواره سود و خیرآن جاری است  ،‌مانند مسجد و راه و چاه آب و مدرسه و موسسه خیریه و اعمالی از این قبیل ‌که وقف می‌شود ، ‌و علم و دانشی ‌که مردم ازآن سودمی‌برندکه ثواب آن همیشه ادامه دارد. و فرزند شایسته و صالحی‌که همواره او را بیاد دارد و با دعای خیر و اعمال خیر از او یاد می‌کند).

هدف از صدقه جاری مالی است‌که وقف می‌گردد که همواره چون اصل آن محفوظ است‌، ثواب و پاداش آن ادامه دارد، و بصاحبش می‌رسد. مراد از این حدیث اینست ‌که ثواب اعمال میت قطع می‌گردد و دیگر پس از مرگ وی تجدید نمی‌شود، مگراین سه چیز که از عمل و کسب وی است و بعد ازاو نیز ادامه دارد و پاداش آنها به وی می‌رسد.

بروایت ابن ماجه پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:  « إن مما یلحق المؤمن من عمله وحسناته بعد موته: علماء  نشره أو ولدا صالحا ترکه أو مصحفا ورثه أو مسجدا بناه أو بیتا لابن السبیل بناه أو نهرا أجراه أو صدقة أخرجها من ماله فی صحته وحیاته تلحقه من بعد موته».

یعنی:  ‌ازجمله اعمال خیری‌ که پس ازمرگ انسان همچنان ادامه دارد و ثوابش بوی می‌رسد و قطع نمی‌شود اعمال زیر است‌: دانشی‌که او سبب انتشارش شده است‌، با فرزند شایسته و صالحی ‌که از خود بجای می‌گذارد یا قرآنی ‌که ازخود بارث می‌نهد یا مسجدی‌که ساخته است یا خانه‌ای و کاروان سرائی ‌که برای راهگذران ساخته است یا جوی آبی یا چاه آبی ‌که اجراکرده و احداث نموده است یا صدقه جاریه و وقفی‌که در حال صحت و حیات خود وقف کرده و بعد از مرگش نیز ثوابش همچنان بوی می‌رسد.

و نیز الله تعالی می فرماید:« وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»(نجم 39)یعنی: و اینکه برای انسان بهره‏ای جز سعی و کوشش او نیست،بنابراین تنها امکانی که برای اهدای ثواب به مردگان از طرف ما است، دعای خیر برای آنها و صدقه دادن به فقراء و اهدای ثواب آنها به مردگان ،مثلا ثواب نماز به مرده نمی رسد ولی دعای شما برای اموات مومن و موحد سودمند خواهد بود ان شاءالله در ضمن کسی نباید خود را از اجر کارهای نیکش محروم سازد و بلکه باید توشه ای برای روز واپسین داشته باشد.

همچنین بنا بر نظریه ی صحیح از اقوال علماء  اهدای ثواب روزه ی نفلی ( یا قضای روزه ی رمضان)برای مرده جایز است، و اهدای ثواب آن به مردگان موحد جایز می باشد.و بر اساس ارجحترین رای علماء  ثواب قرائت قرآن به اموات نمی رسند. و دلیل خود را آیه 39 سوره نجم آورده ند : (وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی ) یعنی: برای انسان جزحاصل تلاش او نیست. و نیز آیه: «لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ » ( سوره  بقره 134) یعنی: دستاورد آنان برای آنان و دستاورد شما برای شماست.

به طور خلاصه:

اولاً: فتوای صحیح علماء  این است که انجام عمل نیک از طرف زنده برای مرده جز در

مواردی کهشریعت محدوده‌ی آن را بیان نموده جایز نیست: مانند دعا و طلب آمرزش، حج، عمره، صدقه، قربانی و قضای روزه‌ی واجب از طرف میت.

ثانیاً: خواندن قرآن به نیت ایصال ثواب به مرده جایز نیست، چون از  رسول الله صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَدر این زمینه حدیثی وارد نشده است. سابقاً گفتم که انجام هیچ عمل نیکی از طرف زنده برای مرده جز در مواردی که شریعت آن را استثنا نموده جایز نیست و خواندن قرآن برای میت از آن موراد نمی‌باشد.  (فتاوای انجمن دایمی بحوث علمی و افتا (9/47-49).

امام قرطبی در تفسیرش فرمود:«وأجمعوا أنه لا یصلی أحد عن أحد »، یعنی: « و علماء  اجماع کردند که هیچ کس برای دیگری نماز نمیخواند »، زیرا نماز یک عبادت بدنی است که هر شخصی مکلف است خودش آنرا بجای بیاورد. 

هرگاه مسلمانی فوت کرد باید بدون تاخیر وی را غسل داده و کفن نمایند و آنگاه بر وی نماز جنازه بخوانند و سپس وی را بدون تاخیر دفن نمایند، اما پول جمع کردن برای جبران نمازهای فوت شده وی نه فایده ای دارد و نه اصلی در شریعت دارد، و نمازهای فوت شده با پول جبران نمی شود، بلکه هر مسلمانی موظف است در زمان حیاتش تمامی نمازهای فرضش را در سر وقت خود بخواند.

اما کسی که نماز فوت شده دارد باید توبه کند و دیگر هیچگاه زمینه آنرا مساعد نسازد که نمازش فوت شود، وگرنه گناهکار می شود و گناه فوت نماز از گناه شراب خواری نیز بیشتر است، و نمی توان با پول آنرا جبران نمود.

برای جبران آن نمازها باید کسی که نماز قضاء دارد، نمازهای سنت بخواند مانند نمازهای راتبه و ضحی و وتر و تحیة المسجد و .. زیرا در حدیث صحیح از ابوهریره رضی الله عنه روایت است : از پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌فرمود : «إن أول ما یحاسب به العبد المسلم یوم القیامة الصلاة المکتوبة، فإن أتمها و إلا قیل النظروا هل له من تطوع، فأن کان له تطوع أملت الفریضة من تطوعه، ثم یفعل بسائر الأعمال المفروضة مثل ذلک». ابن ماجه (1425).

یعنی: «اولین چیزی که بنده‌ی مسلمان در روز قیامت از آن محاسبه می‌شود، نماز فرض است؛ اگر آن را به طور کامل انجام داده که خوب، در غیر این صورت گفته ‌می‌شود : نگاه کنید آیا نماز مستحبی دارد؛ اگر نماز مستحبی (نماز سنت) داشته باشد نماز فرضش از آن کامل می‌گردد. سپس با سایر اعمال واجب او نیز چنین عمل می‌شود».

اما کسی که فوت کند، امکان جبران نماز های فوت شده اش دیگر با پول ، واسقاط ویا اینکه کسی دیگری ، بجای آن نماز بخواند ، وجود ندارد . همچنان بر شخص زنده از لحاظ شرعی  جایز نیست که  بعنوان جبران  نمازی های فوت شده  شخصی متوفی  نماز خواند . بلکه در مقابل میتواند  نماز های نفلی  برای خود بجاء ارد  وبرای  شخصی متوفی  دعای نماید ، این دعا به حق میت انشا الله استجاب مینماید.
دید امام ابوحنیفه دررسیدن ثواب برای میت :

شیخ امام حسنین محمد مخلوف  در مورد رسیدن ثواب وصدقه برای میت دید شرعی را چنین بیان میدارد :در مذهب حنفی آمده که ثواب تمام عبادات مثل دعا و استغفار و صدقه و تلاوت و ذکر و نماز و روزه و طواف و حج و عمره و غیره ، برای میت می رسد و می شود که ثواب عبادات را برای زنده ها و مرده داد.
طوریکه در الفتح  القدیردر روایتی از حضرت علی رضی الله عنه روایت شده که پیغمبر صلی الله علیه وسلم روزی از مقابرعبور می کرد : سوره  «قل هو الله أحد» را یازده مرتبه تلاوت کرد وثواب این  تلاوت را برای مرده ها  اهدا نمود.

مصطفی الزرقا درمورد  رسیدن ثواب به متوفی طی فتوای مینویسد:از زنده ها برای میت ها هیچ چیزی نمی رسد به غیر از دعا و عبادات و فرستادن ثواب آنها به میت و همچنان دادن صدقه برای فقراء و اشخاص محتاج و کسانی که مستحق گرفتن زکات اند .

مسافرت دایمی ونمازقضایی

همانطوریکه قبلآ  اشاره نمودیم درشرعیت اسلامی  چیزی با نام نماز قضا وجود ندارد ، مگر در دو حالت زیر:

1- کسی خواب بماند و بعد که بیدار شد متوجه می شود که وقت نماز تمام شده است .

2- کسی که آنقدر مشغله ی فکری داشته که از یادش برود که  وقت نماز شده تا آنکه وقت آن تمام می شود.

در غیر این دوحالت تحت هیچ شرایطی جایز نیست که نماز را قضا ءکرد، نه درحال مسافرت و نه در حضر و نه در حالت دیگری وگرنه بعنوان تارک نماز تلقی می شود.

دوما:
 انجام نوافل و رواتب واجب نیستند، ولی ترک همیشگی آنها نیز مطلوب نیست، پس یک مسلمان نباید به بهانه ی کار و شغلش برای همیشه نماز رواتب را ترک کند ولی اگر بعضی اوقات به سبب مشکلات و گرفتاری فرصت آنرا نیافت ، ترک آنها ایرادی ندارد. و در سفر نیز لازم نیست نماز رواتب خوانده شوند بجز نماز راتبه صبح که آنهم ضروری نیست و ترک آن گناه نمی باشد.

سوما:
 هرگاه کسی مسافرباشد ، می تواند نمازش را قصر کند و یا اگر در سفر بود و شرایط برایش دشوار بود علاوه بر قصر کردن نمازش را جمع کنید.

پس  آنعده کسانیکه مصرف مسافرت دایمی اند ، آنها می توانند فقط در مسیر سفر و یا مقصد که در آنجا مسافر تلقی می شوند، نمازشان را قصر کنند و اگر شرایط دشوار و تنگ بود می توانند نماز خود را علاوه بر قصر کردن جمع هم کنند، اما در غیر سفر موظف هستند تا نماز خود را در وقت خود بخوانند و قضای آن گناه بزرگی است.

هر مسلمانی در هر شغلی و وضعیتی باشد موظف است تا نمازهای پنجگانه را سر وقت بخواند، و اگر احیانآ مسافر بود طوریکه که گفتیم ، نمازش را می تواند قصر کند و اگر در شرایط اضطراری افتاد نمازش را جمع کند، و اگر در سفر بود نماز سنت بر او لازم نیست.

کدام نماز های سنت ( نافله )قضای ندارد :
«نماز نافله ای که مقید به سببی باشد، هرگاه سبب آن باقی نماند، دیگر قضاء نمی شود، بطور مثال : اگر آفتاب  کسوف کند و کسی در خواب باشد و بعد از بیدار شدن متوجه شود که کسوف روی داده (و تمام هم شده) او دیگر نمی تواند نماز کسوف بخواند (قضاء کند) زیرا نماز کسوف سنت است و محل آنهم دیگر نمانده، و یا بطور مثال شخصی  داخل مسجد شده و مدت طولانی در آنجا باشد و چون در این مدت گمان کرده وضوء ندارد (نمازتحیة المسجد نخوانده) سپس بیاد می آورد که وضوء دارد! دیگر نمی تواند نماز تحیة المسجد بخواند، زیرا این نماز مستحبی است که دیگر محل آن باقی نمانده است. و ضابطه این مسئله اینست که : هر نماز نافله ای که مقید به سببی باشد، دیگر قضاء نمی شود مانند نماز وتر، اما پیامبر صلی الله علیه وسلم نماز وتر را (در روز) بصورت وتر (یعنی فرد) قضاء نمی کردند، بلکه دوازده رکعت از ضحی می خواندند، حال آنکه بیشترین تعداد رکعت وتر پیامبر صلی الله علیه وسلم یازده رکعت بود، و ایشان این مقدار را قضاء می کردند ولی آنرا بصورت زوج می خواندن، زیرا محل آن باقی نمانده بود».(فتاوی فضیلة الشیخ محمد بن صالح العثیمین لمجلة الدعوة العدد 1756 ص 37. )

یادداشت توضیحی: فرق بین  «اداء و قضاء» 

- «اداء» یعنی‌ انجام‌ عبادت‌ در وقت‌ مقرره‌ آن. و «قضاء» یعنی‌ انجام‌ فرض‌ یا واجب‌ پس‌ از گذشتن‌ وقت‌ مقرره‌ آن.

مثلاً‌ نماز ظهر را در وقت‌ تعیین‌ شده‌ آن‌ خواندن، «اداء» است. و اگر خارج‌ از وقت‌ خوانده‌ شود. «قضاء» می‌شود.

‌مُدرِك، مَسبُوق، لاَحِق:‌
 «مُدرِك» به‌ چه‌ كسی‌ گفته‌ می‌شود؟

- مدرک به کسی گفته میشود که :‌ كه‌ از اول‌ تا آخر با امام‌ در نماز شریك‌ بوده‌ است‌ آن‌ را «مدرك» می‌گویند.

- «مَسبُوق» به‌ چه‌ كسی‌ گفته‌ می‌شود؟

-  «مَسبُوق» به‌ كسی‌ می‌گویند كه:‌ از اول‌ نماز یك‌ یا چند ركعت‌ را نیافته‌ است.

-  «لاَحِق» به‌ چه‌ كسی‌ گفته‌ می‌شود؟

- «لاحق» به‌ كسی‌ گفته‌ می‌شود كه:‌ در اول‌ نماز با امام‌ شریك‌ بوده‌ و در وسط‌ در یك‌ یا چند ركعت‌ شركت‌ نداشته‌    مثل‌ اینكه‌: یكی‌ از اول‌ با امام‌ همراه‌ باشد و در قعده‌ خواب‌ رود و خوابش‌ تا حدی‌ طولانی‌ شود كه‌ امام‌ یكی‌ دو  ركعت‌ را خوانده‌ باشد.


 پایان
 

فهرست موضوعات :

- مقدمه  
-
نماز چه وقت قضاء میشود
-
واجب بودن نماز در وقـتـش
-
نماز قضایی وچگونگی قضاء آن
- نماز قضا وبهترین وقت ادای آن
- قضای سنت
 نماز صبح
-
کسیکه نماز صبح راهمیشه قضامیکند !
- خوا ب بُردن وعدم خواندن نماز

- جماعت برای ادای نماز قضا
-
دریا‌فتن یك ركعت از نما‌ز قبل ‌از اینكه وقت بگذرد
- قضا
آوردن نماز ها بعد از نماز صبح وعصر
- قضای نمازهای سنت  
-
بهترین وقت ادای نماز های فوت شده
- خواندن نماز قضای از جانب متوفی
-
مسافرت دایمی ونمازقضایی

- کدام نماز های سنت ( نافله )قضای ندارد  
- یادداشت توضیحی  

 

نماز های فوت شده وقضایی آن

تـتـبـع ، نـگارش و نوشته از:
الحـاج امیـن الـدیـن  « سعـیـدی سعید افغانی »
وداکتر صلاح الدین « سعید ی سعـید افغانـی »
ادرس ارتباطی :
 
saidafghani@hotmail.com

 

strategicstudies@yahoo.com

آخرين نظرات ثبت شده براي اين مطلب را در زير مي بينيد:

    مصطفی مي‌گه:
    اين نظر در تاريخ 1403/02/16 و 16:06 دقيقه ارسال شده.

    بارک الله فیکم خداوند به شما جنت فردوس نصیب کند کمک زیادی به من کرد جزاکم الله احسن الجزا

بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:


کد امنیتی رفرش