تفسيراحمد سوره انشقاق
تتبع و نگارش : الحاج امين الدين «سعيدي – سعيد افغاني»
مهتمم و ديزاين: الحاج سليم عابد «پيمان»
سوره الانشقاق
اين سوره در » مكه » نازل شده و داراى 25 آيه است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ ﴿١﴾ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿٢﴾ وَإِذَا الأرْضُ مُدَّتْ ﴿٣﴾وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ ﴿٤﴾ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿٥﴾ یَا أَیُّهَا الإنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلاقِیهِ ﴿٦﴾ فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ ﴿٧﴾ فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا ﴿٨﴾ وَیَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿٩﴾ وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ ﴿١٠﴾ فَسَوْفَ یَدْعُو ثُبُورًا ﴿١١﴾ وَیَصْلَى سَعِیرًا ﴿١٢﴾ إِنَّهُ کَانَ فِی أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿١٣﴾ إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ یَحُورَ ﴿١٤﴾ بَلَى إِنَّ رَبَّهُ کَانَ بِهِ بَصِیرًا ﴿١٥﴾ فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿١٦﴾ وَاللَّیْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿١٧﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿١٨﴾ لَتَرْکَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ ﴿١٩﴾ فَمَا لَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ ﴿٢٠﴾ وَإِذَا قُرِئَ عَلَیْهِمُ الْقُرْآنُ لا یَسْجُدُونَ ﴿٢١﴾ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُکَذِّبُونَ ﴿٢٢﴾ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُوعُونَ ﴿٢٣﴾ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿٢٤﴾ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿٢٥﴾
برای دانلود نسخه pdf اینجا کلیک کنید.
معلومات مؤجـز:
سورهٔ « الانشقاق » از جمله سوره های مکی بوده ، دارای (1) یک رکوع ، (25) بیست وپنج آیت، (108 ) یکصدو هشت کلمه ، (448 ) چهار صدو چهل وهشت حرف، و(209 ) دوصدونه نقطه است.
آشنایی با سوره:
اين سوره مانند بسيارى از سوره ها جزء اخير قرآن عظیم الشان بوده و به مباحث روز قیامت میپردازد. در بدو سوره به حوادث هولناك و تكان دهندهٔ پايان جهان و شروع قيامت اشارات و تذکراتی دارد. در مرحله بعد این سوره به مسألهٔ رستاخيز و حساب اعمال نيكوكاران و بدكاران و سرنوشت آنها، و در مرحله سوم به بخشى از اعمال و اعتقاداتى كه موجب عذاب و كيفر الهى مىشود. در مرحله چهارم بعد از ذكر سوگندهائى به مراحل سير انسان در مسير زندگى دنيا و آخرت اشاره مىكند و سر انجام در مرحله پنجم باز سخن از اعمال نيك و بد و كيفر و پاداش آنهاست.
دربدو سوره به حادثه پاره شدن آسمان بعنون یکی از علائم اولین قیامت اشاره شده ، سپس هموار شدن زمین وبیرون ریختن هر چه در سینه خود دارد وبر انگیخته شدن انسان ورفتن اش بسوس الله وچگونگی توزیع نامه های اعمال مورد بحث قرار گرفته است.
طوریکه در قرآن عظیم الشان می خوانیم : «و اینکه رستاخیز آمدنى است، و شکّى در آن نیست و خداوند تمام کسانى را که در قبرها هستند زنده میکند)( سوره حج: 7 )
- در قرآن کریم آمده است: «وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانى که میزانهاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! و کسانى که میزانهاى (عمل) آنها سبک است،افرادى هستند که سرمایه وجود خود را، به خاطر ظلم و ستمى که نسبت به آیات ما میکردند، ازدست دادهاند(سوره اعراف، 8 - 9.)
- پروردگار ما در مورد این روز محاسبه وحساب رسی می فرماید : « چنانچه خداوند متعال میفرماید: «حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالىکه در غفلتاند و روى گردانند. (سوره ص 117 – 118 )
همچنان در مورد تقسیم اعمال نامه ها می فرماید : «و در آن هنگام که نامههاى اعمال گشوده شود (سوره تکویر، 10 )
مطابق حکم قرآنی ، انسانها در روز قیامت هنگام گرفتن نامه اعمال به دو دسته تقسیم میشوند: گروهی که نامه اعمالشان را به دست راست شان میدهند؛ گروه دیگری که نامه اعمالشان را از پشت سر به دست چپ شان میدهند. گروه اول شادمان و دارای حسابرسی آسان و اهل جنت هستند. اما گروه دوم، اهل جهنم میباشند (که به این موضوع در آیات ، 7 – 12 بحث صورت گرفته است )
همچنان پل صراط، پُلی است که بر روی جهنم کشیده میشود وتمام بندگان خداوند باید از روی آن عبور کنند تا اگر جنتی است، داخل جنت شود. چنانکه خدای متعال میفرماید: «و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید این امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت .( سوره مریم، 71)
وجه تسميه:
اين سوره بدان جهت « الانشقاق» ناميده شد كه خداوند جلّ جلاله آن را با اين فرمودهاش: « إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ » كه اعلام شكافتن آسمان است، آغاز كرده است؛ پديدهاي كه خود نشانه ويراني جهان و برپايي خوف وترس عظيم روز قيامت ميباشد.
فضيلت سوره:
در مورد فضیلت این سوره در حدیثی از ابوهريره رضی الله عنه روايت شده است كه فرمود: با رسول الله صلّی الله علیه وسلّم در هنگام تلاوت:« إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ و اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» سجده كرديم.
ترجمهٔ مؤجـز:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشنده مهربان
«إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ »(1) (در آن هنگام که آسمان پاره ، پاره شود )
«وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ» (2) (و تسلیم فرمان پروردگارش شود ، وهمین «سزاوارش » باشد)
« وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ »(3) (و در آن هنگام که زمین گسترده شود،)
«وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ»(4) (و هر آنچه در درون آن است بیرون افکنده وتخلیه شود،)
«وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ »(5) (و به فرمان پروردگارش گوش نماید ، وهمین سزاوارش باشد )
«يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلَاقِيهِ» (6) (ای انسان! بی گمان تو با تلاش سختی بسوی پروردگارت میروی ، پس او را ملاقات خواهی کرد!)
«فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ »(7)(پس کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شود،)
«فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً »(8) (بزودی محاسبه خواهد به محاسبه آسانی )
«وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً »(9) (و خوشحال به اهل و خانوادهاش بازمیگردد. )
«وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ (10) (و امّا کسی که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود،)
«فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُوراً » (11) (بزودی فریاد میزند وای بر من که هلاک شدم!)
«وَيَصْلَى سَعِيراً » (12) (و در شعلههای سوزان آتش میسوزد.)
«إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً » (13)(بی گمان که او میان اهلش بود شادمانی )
«إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ » (14 ) (او گمان میکرد که هرگز بازگشت نمیکند!)
«بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيراً » (15) (آری، پروردگارش نسبت به او بینا بود (و اعمالش را برای حساب ثبت کرد)!
«فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ »(16 ) ( پس نه چنین است ، قسم به شفق )
«وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ »( 17 ) (و قسم به شب و آنچه را جمعآوری میکند،)
« وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ » (18 ) (و قسم به ماه آنگاه که بَدر کامل میشود،)
« لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَن طَبَقٍ » (19 ) (حتمآ بالا روید از طبقه ای به طبقه ای )
«فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ » (20 ) (پس چیست آنانرا که ایمان نمیآورند؟! )
«وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ » (21) (وچون قرآن بر آنها خوانده میشود سجده نمیکنند؟!)
«بَلِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُكَذِّبُونَ » (22) (بلکه کافران پیوسته آیات الهی را انکار میکنند!)
« وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ»(23)(و خداوند آنچه را دردل پنهان میدارند بخوبی میداند! )
«فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ»(24)( پس آنها را به عذابی دردناک بشارت ده!)
بشارت:
در قرآن عظیم الشان و لغت، کلمه «بشارت» در خبر مسرّت بخش (مژده دادن ) خوشی و اندوه بخش (غم )هر دو به کار رفته است می رود، اما طبق قرائن یکی از این دو معنا مشخّص می شود. ( قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، جلد1، صفحه 194)
خودکلمه «بشارت» (بشارة) در قرآن عظیم الشان نیامده، اما مشتقّات آن ذکر شده است؛ مانند «بشرى»: «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى لَکُمْ»؛(آل عمران:126.)خدا آن را (یاری فرشتگان) براى شما بشارت و خبر شادى بخش قرار داد. کلمه «بُشرى» در این آیات و مانند آن به معناى خبر مسرّت بخش و مژده به کار رفته است.
اماکلمه «بشِّر» در قرآن کریم، به هر دو معنای بشارت آمده است؛ مانند: «بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار»؛ (سوره بقره :25 ) به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغ هایى از بهشت براى آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. کلمه «بشّر» در این آیه، به معنای مژده و خبر شادمانی آمده است.«بَشِّرِ الْمُنافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً»؛(سوره نساء :138 ) به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکى در انتظار آنها است.و«فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیم» در این آیات، کلمه «بشّر» به معنای خبر اندوه بخش بوده که استعمال این کلمه، یک نوع استعاره و یا تحکّم است؛ یعنی، غیر از عذاب هیچ چیز دیگری برای آنان نیست؛ زیرا چون موعظه و پند و نصیحت در دل هاى کفار و بت پرستان هیچ گونه اثرى نمی گذارد، خداوند خطاب به پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده :«فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» که به آنان عذاب دردناک و عقوبت را اعلام نماید، و نوعی طعن و سرزنش است .
«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ» (25) (مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، که برای آنان پاداشی است قطعنشدنی! )
توضیح وتفسیر کلمات:
« إِنشَقَّتْ » : شكافت ( مراجعه شود : سوره حاقّه / 16 ،سوره انفطار / 1 ) .
« أَذِنَتْ » : گوش فرا داد و فرمان برد . امتثال نمود .
« حُقَّتْ » : سزاوار و شايسته همين است . بر آن واجب شده كه منقاد و فرمانبردار باشد
« مُدَّت » : كشيده و گسترده شد . هدف دوچیز است :
1- از ميان رفتن پستيها و بلنديها و تبديل زمين به پهنه و گستره فراخ و يكپارچهاي . 2- گستردهتر و فراختر شدن زمين تا براي خلائق اوّلين و آخرين گنجايش پيدا كند .
« أَلْقَتْ » : پرتاب كرد . بيرون افكند .
« تَخَلَّتْ » : خالي گرديد .
« أَذِنَتْ . . . » اين حوادث عظيم كه با تسليم كامل همه موجودات توأم است ، بيانگر مرحله نوين هستي است . جواب ( إِذا ) محذوف است و جملهاي اين چنين است : انسان نتيجه اعمال خوب و بد خود را ميبيند . برخي آيه بعدي را متضمّن جواب ( إِذا ) ميدانند .
« كَادِحٌ » : تلاشگرِ رنجبر .« كَدْحاً » : جدّ و جهد در كارهمراه با رنج و تعب ، به گونهاي كه در جسم و جان اثر بگذارد .
« إِلي رَبِّكَ » : اين آيه ، بيانگر ذاتِ جويا و كوشاي انسان و حركت دائمي اين رهرو رنجبر نالان در كاروان جهان گذران به سوي يزدان سبحان است .
« فَمُلاقِيهِ » : به پروردگار خود ميرسي . به نتيجه تلاش و رنج خود ميرسي . ضمير ( هِ ) به رَبّ يا كَدْح برميگردد .
« كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ » : ( مراجعه شود به سوره : اسراء / 71 ، وسوره حاقّه / 19 ) .
« سَوْفَ يُحَاسَبُ » : محاسبه و رسيدگي خواهد شد .
« أَهْلِهِ » : خويشان و كسان او . مراد مؤمنان است .
« وَرَآءَ ظَهْرِهِ » : پشت سرش . اشخاص كافر و گناهكار نامه اعمال خود را از پشت سر و با دست چپ دريافت ميدارند. چنين كاري بيانگر بيزاري ايشان از اين نامه شوم و پرونده بدشگون است ( مراجعه شود به سوره : حاقّه / 25 ) .
« يَدْعُو » : فرياد ميدارد . ميطلبد . الف زائدي در رسمالخطّ قرآني در آخر دارد .
« ثُبُوراً » : هلاك و نابودي (مراجعه شود به سوره : فرقان / 13 و 14 ) .
« يَصْلي » : به آتش وارد ميگردد و بدان ميسوزد ( مراجعه شود به سوره : نساء / 10 ،سوره ابراهيم / 29 ، سوره اسراء / 189 ) .
« سَعِيراً » : آتش سوزان و شعلهور . دوزخ .
« أَهْلِهِ » : خانواده و خويشان خود . دوستان و همدمان خود .
« كَانَ . . . مَسْرُوراً » : مراد سُرور ناشي از شهوتها و غفلتها ، و لذّت حاصل از كفر و گناه است .
« لَن يَحُورَ » : باز نميگردد . مراد اين است كه به معاد باور نداشته است و معتقد به رستاخيز و حساب و كتاب اخروي و بهشت و دوزخ نبوده است .
« فَلآ أُقْسِمُ » : ( مراجعه شود به سوره : واقعه / 75 ، سوره حاقّه / 38 ، سوره معارج / 40 ) .
« الشَّفَقِ » : سرخي كناره آسمان در افق مغرب ، در آغاز غروب آفتاب .
« وَسَقَ » : فرا گرفت . جمع كرد .
منظور از «شفق» در اين سوره همان روشني آميخته با تاريكي در آغاز شب است.واز آنجا كه ظهور شفق خبر از يك حالت تحول ودگرگوني عميق در جهان مي دهد،واعلام پايان روز و آغاز شب است،وزيبائي خاصي دارد واز همه گذشته وقت نماز مغرب است،خداوند به آن سوگند ياد فرموده تا همگان را وادار به انديشه در اين پديدة زيباي آسماني كند.
« إتَّسَقَ » : جمع گرديد . جمع و جور شد . گِرد و تمام شد . مراد كمال نور ماه در شب چهارده است كه ماه در اين حالت فروغ و زيبائي خاصّي دارد .
« لَتَرْكَبُنَّ » : قطعاً حال به حال ميگرديد و احوال و اوضاع گوناگوني را پشت سر مي گذاريد .
« يُكَذِّبُونَ » : به كار بردن فعل مضارع ، براي استمرار است ، و گواه بر اين معني كه كافران در تكذيبهاي خود اصرار داشته و دارند .
« يُوعُونَ »: نگاه ميدارند . در ظرف دلها پنهان مينمايند و به دل ميگيرند (مراجعه شود به سوره: معارج /18 ، سوره حاقّه / 12 ).(مواخذ تفسیر:نور )
قیامت وعلایم آن:
ابو بكر الجزائرى یکی استادان شهیر تفسیر وحدیثی در مدینه منوره در كتاب خویش
(عقیدة المؤمن ) روز قیامت را چنین تعریف وتوصیف نموده است :
« ان المراد من یوم القیامه امران : فنا ء هذه العوالم كلها وانتها هذه الحیاة بكاملها والثانى إقبال الحیاة الآ خرة وابتد إها ، فدل لفظ الیوم الآ خر على آخر یوم هذه الحیاة وعلى الیوم الاول والاخر من الحیاة الثانیه اذ هو یوم واحد لا ثانیه له فیها البتة »
(هدف از روز قیامت دو چیز است:
اول زوال وفنا همه این جهان ، فنا وختم زندگى.
دوم اغاز وابتدا زندگى دیگر.
پس لفظ اخرت بر اخرین روز زندگى این جهان وبر اولین روز واخرین روز زندگى دوم دلا لت میكند ، بخاطر اینكه تعریف روز قیامت چنین بیان یافته است:
« هو الحادثه الكونیة العظمى التى تطوى عند ها السموات والارض وینتشر فیها النظام الكونى » ( روز قیامت یك حادثه بزرگ كونى است كه در آن آسمانها وزمین با همدرهم مى چسپد ونظام كونىامروزه درآن در هم وبرهم میگردد.).
ابوبکر بن ابوالدنیا از مقداد بن اسود نقل میکند که از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیده است که فرمودند:
«روز قیامت آفتاب به اندازه یک یا دو میل( سلیم بن عامر یکی از راویان حدیث می گوید : نمیدانم منظور از میل مسافت زمین است یا منظور همان میلی است که با آن سرمه در چشم میکنند) به مردم نزدیک میشود و مردم در گرمای آن به تناسب اعمال شان عرق میریزند. گروهی تا پشت پایشان و گروهی تا زانو و گروهی دیگر تا کمربند شان در عرقند. سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم اشاره به دهان مبارکش کرده و فرمودند: و گروهی که عرق آنها را در برمیگیرد و غرق مینمایند».( مسلم و ترمذی نیز این حدیث را روایت کردهاند.)
در صحیحین از ابوهریره روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:«هفت گروهند که در روزی که هیچ سایهای به جز سایه خداوند وجود ندارد خداوند آنها را زیر سایه خودش میگیرد. رهبر عدالتپیشه، جوانی که در عبادت خدا کلان شده باشد، و مردی که قلبش به مسجد معلق است، و دو نفری که در راه خدا با یکدیگر دوست شده و نشست و برخاستشان به خاطر الله باشد، و مردی که وقتی زنی با شخصیت و زیبا از او تقاضای فعل حرامی را کند بگوید: من از الله میترسم، و کسی که آنقدر مخفیانه صدقه میدهد که دست چپش از صدقه دست راستش بیخبر میماند، و کسی که در خلوت با یاد خدا اشک بریزد».
همه این زمانی است که مردم در جایگاه تنگ و تاریکی قرار دارند، جایی طاقتفرسا مگر بر کسانی که خداوند به آنها لطف نماید و آسان کند، از خداوند میخواهیم که آن روز را بر ما آسان نموده و ما را از سختیهایش به دور بدارد (آمین).
وقتی مردم از قبرهایشان برمیخیزند زمین را به گونهای دیگر میبینند. کوهایش مسطح گشته و تپهها از بین رفتهاند، شکلش تغییر یافته، رودها خشک شده و درختان ریشهکن گشته و دریاها برافروخته شدهاند. پستی و بلندیهایش یکسان شده و شهرها و روستاها خراب گشتهاند، زلزلهها رخ داده و زمین همه محتویاتش را بیرون ریخته است که انسان میپرسد: زمین را چه شده است؟
آسمانها نیز به همین صورت تغییر یافته است. ستارگان خاموش شده و متلاشی گشتهاند و آسمان شکافته شده و تکه تکه گردیده است و فرشتگان همه جا را احاطه کردهاند و آفتاب و ماه در یک جا جمع شده و تاریک شدهاند که بعد از آن خاموش میشوند.
ابوبکر بن عیاش از ابن عباس نقل میکند که فرمود:«وقتی مردم از قبرها بیرون میآیند، میبینند که نه زمین زمین قبلی است و نه مردم مردمی هستند که قبلاً آنها را میشناختهاند».
خداوند میفرماید:« یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ»
( سوره ابراهیم/ 48)«روزی که زمین به زمین دیگری و آسمانها به آسمانهای دیگری تبدیل میشوند و مردم در پیشگاه خداوند یگانه مسلط حضور به هم میرساند».
« یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاء مَوْرًا * وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا * فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ» (طور/ 9-11)
«روزی که آسمان سخت به تکان و جنبش میافتد و درهم میلولد * و کوها شتابان روان میگردند * در آن روز وای بر تکذیبکنندگان».
« فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ * فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ * فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ * فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» (سوره الرحمن / 37-40)
«بدانگاه که آسمان شکافته شود و همچون روغن گداختهای گردد * پس کدامین نعمت پروردگارتان را تکذیب میکنید * در آن روز وقت آن نیست که انس و جن از گناهانشان پرسیده شود * پس کدامین نعمت پروردگارتان را انکار میکنید».
« فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ * وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ * وَالْمَلَکُ عَلَی أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ * یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَی مِنکُمْ خَافِیَةٌ » (سوره الحاقه / 15-18) «بدان هنگام است که آن واقعه (روز قیامت) رخ میدهد * و آسمان از هم میشکافد و پراکنده میشود، و در آن روز سست و نااستوار میگردد * و فرشتگان در اطراف و کنارههای آسمان قرار میگیرند و در آن روز هشت فرشته عرش پروردگارت را حمل مینمایند * در آن روز به خدا عرضه میشوید و چیزی از کارهای نهانیتان مخفی و پوشیده نمیماند».
در صحیحین از سهلبن سعد ساعدی رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:«روز قیامت مردم بر سرزمینی بسیار سفید و صاف که هیچ مرز بلندی بر آن وجود ندارد محشور میشوند».
امام احمد از عایشه صدیقه رضیالله عنها نقل میکند که فرمود: «من اولین کسی بودم که از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد آیه: « یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ » (سوره ابراهیم / 48)
سؤال نمودم، پرسیدم: یا رسولالله صلی الله علیه وسلم ! مردم در این حالت کجا هستند؟ فرمود: (بر صراط)».( امام مسلم و ترمذی و ابن ماجه نیز روایت کردهاند. )
مسلم در روایتی دیگر از ثوبان خدمتکار رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت میکند که: یکی از علمای یهود در مورد این آیه از رسول خدا صلی الله علیه وسلم سؤال نمود: رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «در تاریکی نزدیک پل صراط».
آیات مربوط به قیامت در بیشتر سورههای قرآن کریم وجود دارد. امام احمد از ابن عمر رضی الله عنه نقل میفرماید: که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:کسی که می خواهد از نزدیک قیامت را تماشا کند، سورههای «التکویر» و «الإنفطار» و «الإنشقاق» و سوره هود را بخواند. ( - به روایت امام احمد از عبدالرزاق از عبدالله بن یحیی صنعانی از عبدالله بن یزید صنعانی از ابن عمر از رسول الله صلی الله علیه وسلم ، ترمذی نیز این حدیث را روایت نموده است. ) « إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ ﴿1﴾ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿2﴾ وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ﴿3﴾ وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ ﴿4﴾ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿5﴾ یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ ﴿6﴾ فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ ﴿7﴾ فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا ﴿8﴾ وَیَنقَلِبُ إِلَی أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿9﴾ وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ ﴿10﴾ فَسَوْفَ یَدْعُو ثُبُورًا ﴿11﴾ وَیَصْلَی سَعِیرًا ﴿12﴾ إِنَّهُ کَانَ فِی أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿13﴾ إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن یَحُورَ ﴿14﴾ بَلَی إِنَّ رَبَّهُ کَانَ بِهِ بَصِیرًا»(سوره الإنشقاق / 1-15)
«هنگامی که آسمان میشکافد * و فرمان پروردگارش را میبرد و چنین نیز سزاوار است * و هنگامی که زمین گسترده میشود * و هر چه در درون خود دارد بیرون ریخته و خالی میگردد * و فرمان پروردگارش را میبرید و سزاوار نیز همین است * ای انسان، تو با تلاش و رنج فراوان به طرف پروردگار خود رهسپاری و سرانجام او را ملاقات خواهی نمود * در آن وقت هر کسی نامه اعمالش به دست راستش داده شود * با او حساب ساده و آسانی خواهد شد و خرم و شادمان به سوی خانوادهاش برمیگردد * و اما آن کسی که نامه اعمالش از پشت سر به او داده شود * مرگ را فریاد زده و آرزوی هلاکت میکند * و به آتش سوزان دوزخ خواهد رسید * او در دنیا در میان خانوادهاش سرمست و مسرور بوده است * او گمان میکرده که هرگز به سوی خدا باز نخواهد گشت * آری! پروردگارش او را میدیده و آگاه از حالش بوده است».
اسرافیل فرشته مأمور دمیدن در صور، دو مرتبه به اذن خداوند در صور میدمد : بار اول جهت پایان دادن به دنیا و از بین رفتن تمام موجودات روی زمین و آسمان (به جز کسانی که خدا بخواهد) و تغییرات و تبدیلاتی که جهت شروع روز قیامت در زمین و آسمان صورت میگیرد میباشد و بار دوم جهت برخواستن موجودات و انسانها از قبرهایشان و شتافتن به سوی صحرای محشر جهت رویارویی با خداوند و گرفتن کارنامه اعمال است.
« وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یُشْرِکُونَ * وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَی فَإِذَا هُم قِیَامٌ یَنظُرُونَ * وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْکِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ * وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُونَ»(سوره الزمر / 67-70) «در صور دمیده خواهد شد و تمامی کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند، مگر کسانی که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در آن دمیده میشود که به ناگاه همه مردم از قبرها به پاخواسته و به اطراف مینگرند * و زمین با نور خدا روشن میشود و نامه اعمال توزیع میگرد و پیغمبران و گواهان آورده میشوند و به درستی بین مردم قضاوت میشوند و اصلاً به آنها ستمی نمیشود * و به تمام و کمال جزای هر کاری را که انسان کرده است بدو داده میشود و خداوند بهتر میداند که آنها چه کارهایی را میکردهاند».
اما سختی روز قیامت بیشتر مختص کافران خواهد بود و کسانیکه در دنیا به آیات خداوند کفر ورزیده اند در حقیقت خود به خودشان ظلم کرده اند چرا که با کفر ورزیدن خود را مستحق عذاب و قهر و غضب الهی ساخته اند درحالیکه در دنیا بدانها هشدار داده شده بود.
خداوند میفرماید:« وَیَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَکُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ * وَتَرَی الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» (النمل / 87-88)«و روزی که در صور دمیده میشود تمام کسانی که در آسمانها و زمینند وحشتزده و هراسناک شوند مگر کسانی که خدا بخواهد و همگان فروتنانه در پیشگاه خدا حاضر و آماده میگردند *و کوهها را ساکن و بیحرکت میپنداری در حالی که مانند ابرها در سیر و حرکت هستند، این ساختار خداوندی است که همه چیز را محکم و استوار آفریده است، مسلماً از کارهای شما آگاه است».« فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ * فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ * عَلَی الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ»(سوره المدثر / 8-10) «هنگامی که در صور دمیده شود * آن روز، روز سختی خواهد بود * بر کافران آسان نخواهد بود».
امام احمد از ابن عباس رضی الله عنه نقل میکند که در تفسیر آیه: « فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ» ( سوره المدَّثر:8) از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده است که فرمودند:«چه کار خواهید کرد در حالی که مسئول دمیدن در صور آن را در دست گرفته و پیشانی را به جلو آورده و منتظر امر خداوند است تا در آن بدمد؟» یاران پرسیدند: یا رسولالله صلی الله علیه وسلم چه بگوییم؟ فرمود: بگویید:«حسبنا الله و نعم الوکیل، علیالله توکلنا».«خدا برایمان بس است و چه خوب پشتوانهایست، بر خدا توکل نمودیم».
پس با نفخ اول در صور، نظام آفرینش کنونی به هم میریزد و از شدت انفجار همه موجودات جان میدهند و آسمانها و زمین از مسیرهای طبیعی خود خارج گشته و در یک کلام زلزله قیامت رخ میدهد که این همه حوادث مقدمهای خواهد بود جهت بازگشت به خدا و پس دادن حساب در روز قیامت.
سپس دیگر بار در صور دمیده میشود که همه مردگان بدون در نظر گرفتن زمان مرگ شان مبعوث گشته و مات و حیرتزده به خاطر تغییراتی که در نظام آفرینش می بینند، به اطراف خود نگاه میکنند و آنجاست که تبهکاران به بدبختی و روسیاهی خود پی برده و دیوانهوار به این طرف و آن طرف میدوند و در نهایت با بدنی عریان و پا ی لوچ به سوی صحرای محشر روانه میگردند. و چه زیبا خداوند در یک جمله چنین بیان می کند:« مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَی» (سوره طه / 55) «ما شما ار زمین آفریدهایم و بدان باز میگردانیم، و بار دیگر شما را از آن بیرون می آوریم».
سوالاتی ضروری در رزو قیامت:
انسانها در مورد معبودی که عبادت کردهاند، مورد سؤال قرار می گیرند. از آنان سؤال می شود که پیامبران را اجابت کردهاند یا خیر!
انسانها درباره اعمالی که انجام دادهاند و از نعمتهایی که در دنیا از آنها بهره بردهاند و از عهد و پیمانها و از گوش، چشم و دلهایشان سؤال خواهد شد. در این بحث از موارد ذکر شده صحبت خواهد شد.
1- کفر و شرک:
نباید فراموش کرد ، مهمترین سؤالی که در روز قیامت از انسانها بعمل می آید راجع به کفر و شرک است. از آنها درباره معبودهایشان سؤال می شود. خداوند می فرماید: آیه: «وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنصُرُونَکُمْ أَوْ یَنتَصِرُونَ».(سوره الشعراء: 92 – 93) (و بدیشان گفته میشود: کجا هستند معبودهائی که پیوسته آنها را عبادت میکردید؟ (معبودهای) غیر از خدا. آیا آنها (در برابر این شدائد و سختیهائی که اکنون با آن روبرو هستید و هستند) شما را کمک میکنند یا خویشتن را یاری میدهند؟).
«وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ».(سوره القصص: 62 ) (روزی (را خاطر نشان ساز که) خدا ایشان را فریاد میدارد و میگوید: انبازهائی که برای من گمان میبردید کجایند؟! (ای مشرکان! حالا که حجابها و پردهها کنار رفتهاند و هنگامه حساب و کتاب و گرفتاری و درماندگی است، بگوئید بتها و خداگونههای انس و جنّی که میپنداشتید و میپرستیدید بیایند و شما را از عقاب و عذاب آفریدگار برهانند ).
انسانها درباره اینکه غیر از خدا چه کسی را عبادت میکردند و اینکه جانوران و انواع هدایا را به معبودهای باطل تقدیم میکردند مورد سؤال قرار خواهند گرفت آیه:
« وَیَجْعَلُونَ لِمَا لاَ یَعْلَمُونَ نَصِیبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَفْتَرُونَ». (سوره النحل: 56 ) « (کافران) برای بتهائی که چیزی نمیدانند (زیرا که جمادند)، بهرهای (از حیوانات و ارزاق خود) که ما بدیشان دادهایم قرار میدهند (و بدین وسیله بدانها تقرّب میجویند). به خدا سوگند! (در دادگاه قیامت) از این دروغ و بهتانها بازپرسی خواهید شد (و سزای کردارتان داده میشود».
و راجع به تکذیب پیامبران مورد سؤال قرار می گیرند: آیه:« وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ * فَعَمِیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنبَاءُ یَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا یَتَسَاءَلُونَ». القصص: 65 – 66
((خاطرنشان ساز) روزی را که خداوند مشرکان را فریاد میدارد و میگوید: به پیغمبران چه پاسخی دادید؟ در این هنگام (بر اثر حیرت و دهشت) همه خبرها از یادشان میرود (و جملگی دچار فراموشی میشوند و سخنی برای گفتن نخواهند داشت و حتّی از خوف وترس ) نمیتوانند چیزی از یکدیگر هم بپرسند).
2- در دنیا چه عملی را انجام دادهاند؟
انسان در مورد اعمالی که در دنیا انجام داده است مورد بازخواست قرار می گیرد.
«فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِیْنَ * عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ». (سوره الحجر: 92 – 93 )
(به پروردگارت قسم ! که حتماً (در روز رستاخیز از آنچه در دنیا مردمان انجام میدهند) از جملگی ایشان پرسوجو خواهیم کرد. (سؤال و بازخواست میکنیم) از کارهائی که (در جهان) میکردهاند).
«فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ». (سوره الأعراف: 6 ) ((در روز قیامت) به طور قطع از کسانی که پیغمبران به سوی آنان روانه شدهاند میپرسیم (که آیا پیام آسمانی به شما رسانده شده است یا خیر و چگونه بدان پاسخ دادهاید؟) و حتماً از پیغمبران هم میپرسیم (که آیا پیام آسمانی را رساندهاید و از مردمان در قبال فرمان یزدان چه شنیده و چه دیدهاید؟).
در سنن ترمذی از أبی برزه أسلمی رضی الله عنه روایت شده که پیامبر الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «لا تزول قدما عبد یوم القیامة، حتی یسأل عن عمره فیم أفناه، وعن علمه فیم فعل، وعن ماله من أین اکتسبه وفیم أنفقه؟ وعن جسمه فیم أبلاه؟» (جامع الاصول (10/436) وشماره آن: 7969.)(در روز قیامت هیچ کس نمیتواند قدم بردارد تا اینکه در مورد چهار چیز از او سؤال نشود:
۱- عمرش را در چه چیزی صرف نمود.
۲- جوانی ات را با چه چیزی بسر برد.
۳- تا کجا به علم و دانشش عمل کرد.
۴- مال و ثروتش را از چه راهی کسب کرد و در چه چیزی خرج نمود).
باز در سنن ترمذی از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «لا تزول قدم ابن آدم یوم القیامة من عند ربه، حتی یسأل عن خمس: عن عمره فیم أفناه؟ وعن شبابه فیم أبلاه؟ وعن ماله من أین اکتسبه، وفیم أنفقه، وماذا عمل فیما علم».
(در روز قیامت هیچ کس نمیتواند در حضور پروردگار قدم بردارد تا اینکه در مورد پنج چیز از او سؤال نشود:
1- عمرش را در چه چیز صرف نمود
2- مقطع جوانی را با چه چیزی بسر برد.
3- مال و ثروتش را از چه راهی کسب کرد.
4- مال و ثروتش را در چه چیزی خرج نمود.
5- تا کجا به علم و دانشش عمل کرد).
آنچه که در حدیث مذکور و یا امثال آن قابل توجه است، اینکه رسولالله صلی الله علیه وسلم مسلمانان را بسوی احتیاط و تخفیف در جمع آوری اموال دعوت می کند، زیرا به هر میزان که مال انسان زیاد باشد، مدت محاسبهاش نیز به همان میزان زیاد و طولانی خواهد بود. و به هر میزان که مال و داراییاش اندک باشد، مدت زمان حسابش به همان میزان کوتاه بوده و به سرعت تمام به بهشت برده می شود. از رسولاکرم الله صلی الله علیه وسلم روایت شده که فرمود:«إن فقراء المهاجرین یسبقون الأغنیاء، یوم القیامة إلی الجنة بأربعین خریفاً».(مهاجرین فقراء به مدت چهل
سال جلوتر از مهاجرین اغنیاء به بهشت برده میشوند).
3ـ نعمت هایی که مورد استفاده بودهاند:
خداوند روز قیامت از نعمتهایی که در دنیا به انسان اعطا فرموده ، میفرماید:«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ».(سوره التکاثر: 8 ) (سپس در آن روز از ناز و نعمت باز خواست خواهید شد).
مقصود از نعمت موارد زیر می باشند:
شکم سیر، آب خنک، سایه خانه و مسکن، تعدیل در ساختار جسم و روح و لذت خواب.
سعید بن جبیر رضی الله عنه میگوید: حتی یک جرعه عسل مورد بازخواست واقع میشود.
مجاهد میگوید: تمام لذات دنیوی شامل بازخواست میباشند.
حسن بصری می گوید: نعمت صبح و شام نیز از جمله نعمت هایی هستند که انسان در مورد آنها مورد سؤال قرار خواهد گرفت.
ابن عباس میگوید: نعیم عبارت است از: صحت جسم، چشم و گوش. تفسیر ابن کثیر: (7/364) انواع نعمتهایی که شمرده شدند، از باب تنوع در تفسیر نعمت بود و گرنه نعمتهای خداوند بسیار زیادند و قابل شمارش نیستند:
« وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا ». (سوره إبراهیم: 34 )(و اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید (از بس که زیادند) نمیتوانید آنها را شمارش کنید).
بعضی نعمتها ضروری و برخی دیگر از مکملات هستند و مردم نیز در ارتباط با نعمت یکسان نیستند. مردم یک دوران از نعمت هایی بهره می جویند که در دوره بعدی یا قبلی وجود نداشته و ندارند. در شهری نعمت هایی یافت می شوند که در شهر دیگر یافت نمی شوند. انسانها از تمام این نعمتها مسؤل خواهند بود.
در سنن ترمذی از ابی هریره روایت شده که رسولاکرم الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«إن أول ما یسأل العبد عنه یوم القیامة من النعیم أن یقال له: ألم نصح لک جسمک؟ ونروک من الماء البارد». مشکاة المصابیح: (2/656) و شماره آن: (1596).
(روز قیامت اولین سؤالی که در باره نعمت ها از انسان پرسیده میشود این است که: آیا جسمی سالم را به تو نداده بودیم؟و از آب سرد تو را سیراب نکرده بودیم؟).
بعضی از مردم نعمتهای بزرگ و با ارزش الهی را که به آنان عنایت شدهاند، درک نمی کنند و قدر نعمت یک جرعه آب، یک لقمه طعام، مسکن، همسر و فرزندان را نمی دانند و نعمت را تنها در ساختمانهای مجلل، باغ ها و سواریهای آخرین مدل منحصر می دانند.
شخصی از عبدالله بن عمرو بن العاص سؤال کرد و گفت آیا ما از مهاجرین فقراء نیستیم؟ عبدالله از وی سؤال کرد: آیا همسر داری که نزد وی بروی؟ گفت: دارم، بعد سؤال کرد: آیا منزلی برای سکونت داری؟ گفت: دارم. عبدالله بن عمرو گفت: پس تو از ثروتمندان هستی. آن شخص گفت: علاوه بر این من خدمت گزارانی نیز دارم، عبدالله بن عمرو گفت: پس تو از جمله سلاطین هستی. صحیح مسلم: (4/2285) وشماره آن: (2979).
در صحیح بخاری از ابن عباس رضی الله عنه روایت شده که پیامبر الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «نعمتان مغبون فیهما کثیر من الناس: الصحة والفراغ». (دو نعمت وجود دارند که بسیاری از مردم در ارتباط با آنها دچار ضرر و زیان هستند: تندرستی و فراغت وقت).
معنی حدیث این است که اغلب مردم در شکر و قدردانی از این دو نعمت کوتاهی می کنند، و به مقتضای آن دو، عمل نمی کنند و هرکس به مقتضای آنچه که بر وی واجب است عمل نکند، در خسارت است.
در مسند احمد آمده است که رسولاکرم الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «لا بأس بالغنی لمن اتقی الله عز وجل، والصحة لمن اتقی الله خیر من الغنی، وطیب النفس من النعیم».
(کسانی که از معصیت خداوند می ترسند ثروت برای آنها هیچ اشکالی ندارد. تندرستی برای کسانی که از خداوند می ترسند، از ثروت بهتر است، و نفس پاکیزه از جمله نعمت ها است).
در صحیح مسلم از ابی هریره رضی الله عنه روایت شده که رسولاکرم الله صلی الله علیه وسلم فرمود: « یلقی (الرب) العبد فیقول: أی فُل، ألم أکرمک، وأسودک، وأزوجک، وأسخر لک الخیل والإبل، وأذرک ترأس وتربع؟ فیقول: بلی. قال: فیقول: أفظننت أنک ملاقی؟ قال: فیقول: لا. فیقول: فإنی أنساک کما نسیتنی. ثم یلقی الثانی فیقول: أی فُل، ألم أکرمک، وأسودک، وأزوجک، وأسخر لک الخیل والإبل، وأذرک ترأس وتربع؟ فیقول: بلی. أی رب، فیقول: أفظننت أنک ملاقی؟ فیقول: لا. فیقول: فإنی أنساک کما نسیتنی. ثم یلقی الثالث، فیقول له مثل ذلک. فیقول: یا رب آمنت بک وبکتابک وبرسلک وصلیت وصمت وتصدقت، ویثنی بخیر ما استطاع. فیقول: ههنا اذن.
قال: ثم یقال له: الآن نبعث علیک شاهداً علیک، ویتفکر فی نفسه، من ذا یشهد علی؟ فیختم الله علی فیه. ویقال لفخذه ولحمه وعظامه: انطقی فتنطق فخذه ولحمه وعظامه بعمله. وذلک لیعذر من نفسه. وذلک المنافق الذی یسخط الله علیه».(وقتی که بنده با پروردگارش ملاقات می کند، پروردگار از وی سؤال می کند: ای فلانی! آیا از تو احترام نگرفتم؟ سیادت و بزرگی را به تو ندادم؟ همسر به تو ندادم؟ گاوان وشتران را در اختیار تو نگذاشتم؟ که تو بر آنها سیادت نکردی؟ بنده در جواب می گوید: آری، پروردگار از وی سؤال می کند، آیا تو گمان کردی که روزی با من ملاقات می کنی و برای چنین کاری خود را آماده کردهای؟بنده میگوید: خیر. پروردگار میگوید: همانطور که تو مرا فراموش کردی، من نیز امروز تو را به فراموشی می سپارم. با نفر دومی ملاقات می کند، همان گفتگو میان او و پروردگارش انجام می گیرد.
بعد خداوند نفر سومی را ملاقات میکند. همان سؤال را از وی می پرسد، میگوید: پروردگارا! به تو و به کتاب تو و پیامبر تو ایمان آوردهام، نماز خواندهام، روزه گرفتهام وصدقه دادهام، و تا می تواند پروردگارش را تعریف می کند. آنگاه پروردگار به او می گوید: بس است.
سپس خداوند به او میگوید: آیا گواهی علیه تو بیاوریم، او بخود می اندیشد. چه کسی علیه من گواهی می دهد؟ خداوند بر دل او مهر می زند وبه ران، گوشت و استخوانهای او حکم می شود: سخن بگویید.آنگاه ران، گوشت واستخوانهای او پیرامون اعمالی که انجام داده است سخن می گویند تا عذری برای گناهانش باقی نمانده باشد و این معامله با منافقینی که مورد خشم خداوند هستند صورت خواهد گرفت).
سؤال از نعمت، در واقع سؤال از انجام شکر و سپاس در برابر نعمت هایی است که خداوند به انسان عنایت کرده است. هرگاه انسان شکر کند، در واقع حق نعمت را بجا آورده است. اما اگر منکر شود و از نعمت قدردانی نکند، خداوند بروی خشم خواهد کرد.
در صحیح مسلم از حضرت انس رضی الله عنه روایت شده که رسولاکرم الله صلی الله علیه وسلم فرموند: « إن الله لیرضی عن العبد أن یأکل الأکلة، فیحمده علیها، أو یشرب الشربة فیحمده علیها».(خداوند از بنده راضی و خشنود می شود وقتی که لقمه را بخورد و در برابر آن خدا را سپاس گوید، یا یک جرعه آب بنوشد و در برابر آن خدا را سپاس گوید). (مشکاة المصابیح وشماره آن: 42.)
4- عهد و پیمان:
خداوند انسانها را در برابر عهدوپیمانی که با او بستهاند مورد بازخواست قرار میدهد. آیه:«وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا». (سوره الأحزاب: 15) (آنان قبلاً با خدا عهد و پیمان بسته بودند که پشت به دشمن نکنند و نگریزند (و در دفاع از اسلام و مسلمین بایستند). عهد و پیمان خدا پرسش دارد (و از وفای بدان بازخواست میشود».
وهرگونه عهد و پیمان جایز و مشروعی که میان انسانها بسته شود، خداوند درباره ایفاء و عدم ایفاء آن سؤال خواهد کرد. می فرماید: « وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً».
(سوره الإسراء: 34 ) (و به عهد و پیمان (خود که با خدا یا مردم بستهاید) وفا کنید، چرا که از (شما روز رستاخیز درباره) عهد و پیمان پرسیده میشود).
5 ـ گوش، چشم و دل:
خداوند انسانها را در برابر تمام گفتههایشان مورد سؤال قرار میدهد. اینجا است که انسانها را از گفتن سخنان بدون علم وسندبرحذر داشته است: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً».(سوره الإسراء: 36)
(از چیزی دنبالهروی مکن که از آن ناآگاهی. بیگمان (انسان در برابر کارهائی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضاء دیگر انجام میدهند) مورد پرس و جوی از آن قرار میگیرد).
قتاده میگوید: راجع به آنچه که دیدهای یا ندیدهای، شنیدهای یا نشنیدهای، میدانی یا نمی دانی، چیزی نگو، زیرا خداوند راجع به همه اینها از تو سؤال خواهد کرد.
ابن کثیر میگوید: خلاصه آنچه که در آیه بیان گردید، این است که خداوند متعال از گفتن سخن بدون علم ومدرک نهی کرده است حتی سخن مظنون و مشکوک را نیز جایز نشمرده است می فرماید: « اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ». (سوره الحجرات: 12) (از بسیاری از گمانها بپرهیزید، که برخی از گمانها گناه است).
درحدیث آمده است: « إیاکم والظن فإن الظن أکذب الحدیث».(نزدیک گمان نروید، زیرا که گمان از بزرگترین دروغ است)
در سنن ابو داود آمده است: بدترین سواری و تکیه گاه انسان این است که به ظن و گمان سخن گوید.
و در حدیثی دیگر آمده است: «إن أفری الفری أن یری الرجل عینیه ما لم تریا».(بزرگتر از همه دروغ ها این است که انسان به چشم خود نشان دهد آنچه را که چشم ندیده).
ودر حدیثی صحیح آمده است: « من تحلم حلماً کلف یوم القیامة أن یعقد بین شعیرتین ولیس بفاعل». ( تفسیر ابن کثیر: (4/308).(هرکس به دروغ بگوید: من خواب دیدهام، روز قیامت به وی امر می شود تا دو دانه جو را گره زند و او هرگز قادر به این کار نخواهد بود)
یادداشت : تفسیر قتاده، تآلیف قتادة بن دِعامة معروف به ابوالخطاب سدوسی بصری که نابینا به دنیا آمد؛ او فقیه مشهور بصره و دانا به علم انساب و اشعار عرب به شمار می رفت .
صدق الله العظیم و صدق رسوله نبی الکریم.
فهرست :
معلومات مؤجز
آشنایی با سوره
وجه تسميه
فضيلت سوره
ترجمه مؤجز
توضیح وتفسیر کلمات
قیامت وعلایم آن
سولاتی ضروری در رزو قیامت
1- کفر و شرک
2- در دنیا چه عملی را انجام دادهاند؟
3ـ نعمت هایی که مورد استفاده بودهاند
4 ـ عهد و پیمان
5 ـ گوش، چشم و دل
منابع و مأخذ های عمده:
- تفسیر وبیان کلمات قرآن کریم (تالیف شیخ حسنین محمد مخلوف واسباب نزول علامه جلال الدین سیوطی ترجمه از عبد الکریم ارشد فاریابی
- تفسیر انوار القرآن - نوشته: عبدالرؤ ف مخلص هروی
-فیض الباری شرح صیح البخاری داکتر عبد الرحیم فیروز هروی
- تفسیر طبری - امام المفسرین
- تفسیر المیزان
- تفسیر پرتوی از قران
- تفسیر القرآن الکریم - ابن کثیر (متوفی سال 774 هـ)
- مفردات الفاظ القرآن،از راغب اصفانی
- جلوه های از اسرار قرآن حکمتیار
- تفسیر معارف القران مولف حضرت علامه مفتی محمد شفیع عثمانی دیوبندی مترجم مولانا محمد یوسف حسین پور
- تفسیر فی ظلال القرآن/ سید قطب (متوفی سال 1387 هـ)
- تفسير نور تألیف دکتر مصطفی خرّم دل
- تفسیر کابلی (تالیف :شیخ محمود الحسن دیوبندی مترجم : هیاتی از علمای افغانستان )
- صحیح مسلم
- صحیح البخاری
برای مشاهده دیگر تفاسیر بر روی سوره های زیر کلیک کنید.
بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .